بحث به يك نوع «طاعون» تفسير شده كه به سرعت در ميان بنى اسرائيل شيوع يافت و عدهاى را از ميان برد. «1»
ممكن است گفته شود: بيمارى طاعون چيزى نيست كه از آسمان فرود آيد ولى اين تعبير، ممكن است به خاطر آن باشد كه عامل انتقال ميكرب طاعون در ميان بنى اسرائيل گرد و غبارهاى آلودهاى بوده است كه به فرمان خدا با وزش باد در ميان آنها، پخش گرديد.
عجيب اين كه: يكى از عوارض دردناك طاعون آن است كه مبتلايان به آن گرفتار اضطراب و بىنظمى در سخن و در راه رفتن مىشوند كه با معنى ريشهاى كلمه «رِجز» نيز كاملًا متناسب است.
اين نكته نيز شايان توجه است كه قرآن در آيه فوق به جاى «فَأَنْزَلْنا عَلَيْهِم» مىگويد «فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذينَ ظَلَمُوا» تا روشن گردد اين عذاب و مجازات الهى تنها دامان «ستمگران» بنى اسرائيل را گرفت و هرگز خشك و تَر با هم نسوختند.
علاوه بر اين، در پايان آيه جمله «بِما كانُوا يَفْسُقُونَ» را ذكر مىكند تا آن هم تأكيد بيشترى بر اين موضوع باشد، كه ظلم و فسقشان علت مجازاتشان گرديد.
با توجه به اين كه تعبيرات جمله مزبور، نشان مىدهد: آنها بر اين اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه مىدادند، معلوم مىشود هنگامى كه گناه به صورت يك عادت و حالت در جامعه متمركز گرديد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسيار است.
***