اگر اين موضوع براى هميشه از مغز آنها ريشه كن نشود وضع خطرناكى به وجود خواهد آمد، و بعد از هر فرصتى مخصوصاً بعد از مرگ موسى عليه السلام، ممكن است تمام آيات دعوت او از ميان برود، و سرنوشت آئين او به كلى به خطر افتد در اينجا بايد شدت عمل به خرج داده شود، و هرگز تنها با پشيمانى و اجراى صيغه توبه بر زبان نبايد قناعت گردد، لذا فرمان شديدى از طرف خداوند، صادر شد كه در تمام طول تاريخ پيامبران مثل و مانند ندارد، و آن اين كه ضمن دستور توبه و بازگشت به توحيد، فرمان اعدام دستهجمعى گروه كثيرى از گنهكاران به دست خودشان صادر شد.
اين فرمان به نحو خاصى مىبايست اجرا شود، يعنى خود آنها بايد شمشير به دست گيرند و اقدام به قتل يكديگر كنند كه هم كشتهشدنش عذاب است و هم كشتن دوستان و آشنايان.
طبق نقل بعضى از روايات، موسى عليه السلام دستور داد در يك شب تاريك تمام كسانى كه گوسالهپرستى كرده بودند غسل كنند، كفن بپوشند و صف كشيده شمشير در ميان يكديگر نهند!. «1»
ممكن است چنين تصور شود: چرا اين توبه با اين خشونت انجام گيرد؟ آيا ممكن نبود خداوند توبه آنها را بدون اين خونريزى قبول فرمايد؟.
پاسخ به اين سؤال از سخنان بالا روشن مىشود؛ زيرا مسأله انحراف از اصل توحيد و گرايش به بتپرستى مسأله سادهاى نبود كه به اين آسانى قابل گذشت باشد، آن هم بعد از مشاهده آن همه معجزات روشن و نعمتهاى بزرگ خدا.