شفاعت در قرآن و حديث.
شفاعت و مسأله توحيد و شرك در اينجا بحث كنيم تا هر گونه ابهامى در زمينه آيه فوق و ساير آياتى كه در آينده در زمينه شفاعت با آن برخورد خواهيم كرد، برطرف شود.
***
1- مفهوم واقعى شفاعت
كلمه «شفاعت» از ريشه «شفع» به معنى (جفت) و «ضَمُّ الشَّىْءِ إِلى مِثْلِهِ» گرفته شده، و نقطه مقابل آن «وَتْر» به معنى تك و تنها است، سپس به ضميمه شدن فرد برتر و قوىترى براى كمك به فرد ضعيفتر اطلاق گرديده است و اين لفظ، در عرف و شرع به دو معنى متفاوت گفته مىشود:
الف- شفاعت در لسان عامه، به اين گفته مىشود كه: شخص شفيع از موقعيت و شخصيت و نفوذ خود استفاده كرده و نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زيردستان خود عوض كند.
گاهى با استفاده از نفوذ خود يا وحشتى كه از نفوذ او دارند.
زمانى با پيش كشيدن مسائل عاطفى و تحت تأثير قرار دادن عواطف طرف.
و زمان ديگرى با تغيير دادن مبانى فكرى او، درباره گناه مجرم و استحقاق او، و مانند اينها ...
به طور خلاصه، شفاعت طبق اين معنى هيچ گونه دگرگونى در روحيات و فكر مجرم يا متهم ايجاد نمىكند، تمام تأثيرها و دگرگونىها مربوط به شخصى است كه شفاعت نزد او مىشود (دقت كنيد).
اين نوع شفاعت در بحثهاى مذهبى مطلقاً معنى ندارد؛ زيرا نه خداوند اشتباهى مىكند كه بتوان نظر او را عوض كرد، نه عواطفى به اين معنى كه در