responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 119
و درك واقعى از افراد، تعبير به «ختم» شده است، و احياناً تعبير به «طبع» و «رين».
اين معنى از آنجا گرفته شده است كه در ميان مردم رسم بر اين بوده هنگامى كه اشيائى را در كيسه‌ها يا ظرف‌هاى مخصوصى قرار مى‌دادند، و يا نامه‌هاى مهمى را در پاكت مى‌گذاردند، براى آن كه كسى سر آن را نگشايد و دست به آن نزند آن را مى‌بستند و گره مى‌كردند و بر گره مهر مى‌نهادند، امروز نيز معمول است اسناد رسمى املاك را به همين منظور با ريسمان مخصوصى بسته و روى آن قطعه سربى قرار مى‌دهند و روى سرب مهر مى‌زنند، تا اگر از صفحات آن چيزى كم و زياد كنند، معلوم شود.
در تاريخ شواهد فراوانى ديده مى‌شود كه رؤساى حكومت‌ها، كيسه‌هاى زر را به مهر خويش مختوم مى‌ساختند و براى افراد مورد نظر مى‌فرستادند، اين براى آن بوده كه هيچ گونه تصرفى در آن نشود تا به دست طرف برسد؛ زيرا تصرف در آن بدون شكستن مهر ممكن نبود.
امروز نيز معمول است كيسه‌هاى پستى را لاك و مهر مى‌كنند.
در لغت عرب براى اين معنى كلمه «ختم» به كار مى‌رود، البته اين تعبير درباره افراد بى‌ايمان لجوجى است كه بر اثر گناهان بسيار در برابر عوامل هدايت نفوذناپذير شده‌اند، و لجاجت و عناد در برابر مردان حق در دل آنان چنان رسوخ كرده كه درست همانند همان بسته و كيسه سر به مهر هستند كه ديگر هيچ گونه تصرفى در آن نمى‌توان كرد، و به اصطلاح قلب آنها لاك و مهر شده است.
«طبع» نيز در لغت به همين معنى آمده است و «طابع» (بر وزن خاتم) هر دو به يك معنى مى‌باشد يعنى چيزى كه با آن مهر مى‌كنند.
اما «رين» به معنى زنگار يا غبار، لايه كثيفى است كه بر اشياء گران‌قيمت


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست