نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 609
اين مثال براى كسانى است كه مراحل مختلف عمر خود (كودكى وجوانى و پيرى) را طى
مىكنند؛ ولى بسيارند كسانى كه چنين امرى نصيبشان نمىشود و در مراحل ابتدايى يا
ميانه به دلايل مختلفى چشم از جهان برمىبندند.
اينكه مىفرمايد: دنيا ناپايدارى و بىاعتبارى خود را براى تو شرح داده، منظور
به زبان حال است كه تعبير گوياى آن در كلام ديگرى از امام عليه السلام آمده است؛
آن گاه كه ديد انسان غافل يا رياكارى به مذمت دنيا پرداخته و از فريبندگى دنيا سخن
مىگويد امام عليه السلام مىفرمايد: «أَيُّهَا
الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا
... مَتَى غَرَّتْكَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ
أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى؛ اى كسى كه
دنيا را نكوهش مىكنى و خودت فريفته دنيا شدهاى و اباطيل دنيا تو را فريفته ...
چه زمان دنيا تو را فريب داده (و با چه وسيلهاى) آيا به استخوانهاى پوسيده
پدرانت در زير خاك و يا خوابگاه مادرانت (در درون قبرها)». [1]
به گفته شاعر عرب:
هي الدنيا تقول لمن عليها
حذار حذار من بطشي و فتكي
فلا يغرركم حسن ابتسامي
فقولي مضحك و الفعل مبكي
«دنيا با صراحت و آشكارا به اهلش
مىگويد: بر حذر باشيد بر حذر باشيد از حمله و مرگ غافلگيرانه من.
تبسمهاى طولانى من شما را نفريبد، سخنانم خندهآور است و اعمالم گريهآور». [2]
آرى زرق و برق دنيا نشاط آور است؛ ولى هنگامى كه به عمق آن دگرگونىها،
بىوفايىها و ناپايدارىهاى آن بينديشيم چيزى جز گريه نخواهد داشت.
آن گاه امام عليه السلام در يك تقسيمبندى حساب شده، اهل دنيا را به چهار
گروه