responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 388

مطالبى نزد كسى بيان كند كه او از آن آگاه‌تر و داناتر است. معاويه نيز در واقع شبيه آن تاجر احمق بود كه مى‌خواست عظمت اسلام و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را براى على عليه السلام شرح دهد و معادل اين ضرب المثل در فارسى همان چيزى است كه معروف است مى‌گوييم: فلان كس زيره به كرمان مى‌برد يا حكمت به لقمان مى‌آموزد.

در مثال دوم، امام عليه السلام معاويه را به تيراندازى (ناشى) تشبيه مى‌كند كه نزد استادى درس تيراندازى فرا گرفته سپس جسورانه در مقابل استاد برمى‌خيزد و او را دعوت به مسابقه براى امتحان و آزمايش او مى‌كند كه كارى است مضحك و خنده‌آور.

بعضى از شارحان نهج‌البلاغه گفته‌اند: امام عليه السلام در اين تشبيه تواضع فراوانى نموده كه معاويه را به عنوان شاگردى، هر چند ناآگاه و جسور براى خود پذيرفته است.

به هر حال آنها كه مى‌خواهند بعد از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله اسلام راستين را بياموزند، كانونش سخنان و رفتار على عليه السلام است و چقدر زشت و ناپسند است كه دور افتادگان و «طلقا» بخواهند اسلام را به آن حضرت معرفى كنند.

آن گاه امام عليه السلام به بخش ديگرى از سخنان معاويه كه درباره صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله است و به خليفه اوّل و دوم و سوم اشاره كرده، مى‌پردازد و چنين مى‌فرمايد: «تو گمان كردى كه برترين اشخاص در اسلام، فلان و فلانند مطلبى را يادآور شده‌اى كه اگر راست باشد به تو مربوط نيست و اگر دروغ باشد زيانى به تو نمى‌رساند اساساً تو را با برتر و غير برتر و رييس و زيردست چكار»؛ (وَ زَعَمْتَ أَنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ فِي الْإِسْلَامِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ؛ فَذَكَرْتَ أَمْراً إِنْ تَمَّ اعْتَزَلَكَ كُلُّهُ، وَ إِنْ نَقَصَ لَمْ يَلْحَقْكَ ثَلْمُهُ‌ [1]. وَ مَا أَنْتَ وَ الْفَاضِلَ وَ الْمَفْضُولَ وَ السَّائِسَ وَ الْمَسُوسَ!).

همان گونه كه در سابق اشاره شد هدف معاويه از بردن نام خليفه اوّل و دوم و سوم و ذكر فضايل آنها در نامه خود اين بوده است كه امام عليه السلام را عصبانى كند و


[1]. «ثلم» در اصل به معناى شكستن و شكاف دادن و معناى اسم مصدرى آن همان شكاف و عيب است؛ سپس به هر گونه خسارت زدن، و عيب نهادن اطلاق شده است و در جمله بالا به معناى ضرر و زيان به كار رفته است.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 388
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست