نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 216
جهات) يكسان هستيم، چنين نيست، زيرا تو در شك (به مبانى اسلام) از من در يقين
و ايمان (به آنها) فراتر نيستى و اهل شام بر دنيا از اهل عراق به آخرت حريصتر
نخواهند بود»؛ (وَ أَمَّا اسْتِوَاؤُنَا فِي الْحَرْبِ
وَالرِّجَالِ فَلَسْتَ بِأَمْضَى [1] عَلَى الشَّكِّ مِنِّي عَلَى الْيَقِينِ، وَ لَيْسَ أَهْلُ
الشَّامِ بِأَحْرَصَ عَلَى الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ عَلَى الْآخِرَةِ).
اشاره به اينكه دو تفاوت در ميان ياران من و طرفداران توست: اينها همراه امام
عادلى مىجنگند كه به وظيفه خود يقين دارد و آنها را در راه روشنى سير مىدهد در
حالى كه تو هدف روشنى ندارى جز اينكه به مال و مقامى برسى.
ديگر اينكه همراهان تو گروهى دنياپرستند كه با وعدههاى مادى، سران آنها را به
ميدان كشيدهاى و قدم به ميدانى گذاردهاند كه شايد غنايمى نصيبشان شود در حالى كه
فرماندهان لشكر من نه وعده جايزهاى به آنها داده شده و نه حتى فكر آن را مىكنند.
به تعبير ديگر تو هرگز يقين به استحقاق خلافت بر مردم ندارى در حالى كه من
يقين دارم و طرفداران تو براى دنيا مىجنگند در حالى كه پيروان من هدفشان خداست و
براى اقامه حكومت الهى نبرد مىكنند؛ به اين دو دليل ما در كار خود كوشاتر و
مصممتريم در حالى كه تو و پيروانت چنين نيستيد. در نتيجه هرگز يكسان نخواهيم بود
و پيروزى نهايى از آن ماست و همانگونه كه امام عليه السلام پيشبينى كرده بود،
سربازانش به مرز پيروزى رسيدند؛ افسوس كه گروهى ناآگاه به همراهى جمعى از منافقان
نتيجه نهايى را عقيم گذاشتند.
آن گاه امام عليه السلام به چهارمين ادعاى معاويه پرداخته و به آن پاسخ
مىگويد، و مىفرمايد: «اما اينكه گفتهاى ما همه فرزندان عبد مناف هستيم
(بنابراين همه در شرافت و استحقاق حكومت و پيشوايى مردم يكسانيم) من هم قبول دارم
(كه
[1]. «امضى» به معناى نافذتر و مؤثرتر
در اقدام و عمل از «مضىّ» به معناى عبور و گذركردن گرفته شدهاست.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 216