نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 214
حكومت و پيشوايى مردم يكسانيم) من هم قبول دارم (كه همه از نسل عبد مناف هستيم
ولى اميّه هرگز همانند هاشم و حرب همچون عبدالمطلب و ابوسفيان چون ابوطالب نبودند
و نيز هرگز مهاجران چون اسيران آزاد شده نيستند و نه فرزندان صحيح النسب همانند
منسوبان مشكوك. آن كسى كه طرفدار حق است هرگز چون كسى نيست كه طرفدار باطل است و
نه انسان با ايمان همچون فرد مفسد؛ چه بد هستند نسلى كه از نسل پيشين خود پيروى
مىكنند كه در آتش دوزخ سرنگون شدهاند (و به آنها افتخار دارند).
شرح و تفسير بدهكارانى در چهره طلبكار
همان گونه كه قبلا گفتيم، اين نامه پاسخى است به نامهاى كه معاويه خدمت آن
حضرت نوشته و سخنانى طلبكارانه در آن آورده است. معاويه قاعدتا دستور مىداد
اينگونه نامهها را بر فراز منابر يا در برابر لشكر بخوانند تا خود را از گناه
بزرگى كه مرتكب شده تبرئه نمايد و نيز قاعدتا اين نامه به دست ياران امام عليه
السلام نيز افتاده است و امكان داشته افراد ظاهربين تحت تأثير آن واقع شوند؛
بنابراين چارهاى نبوده جز اينكه امام عليه السلام انگشت مبارك بر فقرات مختلف اين
نامه بگذارد و جواب قاطع به آن بدهد.
به همين دليل مىبينيم كه امام عليه السلام به چهار نكته اساسى در برابر چهار
ادعاى معاويه اشاره نموده و اين چنين پاسخ مىدهد.
نخست مىفرمايد: «و اما اينكه از من خواستهاى شام را به تو واگذارم (و در
برابر آن نه بيعت كنى و نه اطاعت، بلكه فعال ما يشاء باشى بدان) من چيزى را كه
ديروز از تو منع كردم امروز به تو نخواهم بخشيد»؛ (وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ
الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ).
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 9 صفحه : 214