نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 476
مىفرمايد: نخست هجوم مشتاقانه مردم براى بيعت و دوم سرور و خوشحالى زائد
الوصف آنها از انجام اين كار.
در قسمت اوّل مىفرمايد: «شما دست مرا (براى بيعت) گشوديد و من آن را بستم.
شما بوديد كه دست مرا به سوى خود مىكشيديد و من آن را جمع مىكردم، آنگاه همچون
شتران تشنه كه در روز وعده آب با شتاب به آب خورگاه هجوم مىآورند و به يكديگر
پهلو مىزنند به سوى من آمديد، آنگونه كه بند كفشم پاره شد و عبا از دوشم افتاد،
و ضعيفان (در اين ميان) پايمال گشتند»؛ (و
بسطتم يدي فكففتها، و مددتموها فقبضتها، ثمّ تداككتم [1] عليّ تداكّ الإبل الهيم [2] على حياضها
يوم وردها حتّى انقطعت النّعل، و سقط الرّداء، و وطئ الضّعيف).
به راستى بيعت مردم با على عليه السّلام هيچ شباهتى با بيعت با خلفاى پيشين
نداشت و نظير بيعتى بود كه مردم به هنگام فتح مكّه با پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه
و اله داشتند. مردم از حكومت عثمان سخت ناراضى بودند و از بىعدالتيهايى كه در
زمان او انجام مىشد رنج مىبردند. به همين دليل تشنه عدالت بودند و چون آن را در
چشمه سار وجود على عليه السّلام مىديدند به سوى آن حضرت با شور و هيجان هجوم
آوردند.
مرحوم «مغنيه» در شرح نهج البلاغه خود به نام فى ظلال نهج البلاغة در اينجا
نكتهاى دارد كه مىتواند دليل هجوم مردم را براى بيعت با على عليه السّلام
روشنتر سازد. او مىگويد: همين امروز كه اين خطبه را شرح مىكنم نسخهاى از
روزنامه اخبار اليوم مصرى به تاريخ 21/ 10/ 1972 به دستم رسيد و در مقالهاى تحت
[1]. «تداككتم» از ريشه «دكّ» در اصل
به معناى زمين صاف و هموار است و از آنجا كه براى صاف و هموار كردن زمين بايد آن
را محكم بكوبند اين واژه به معناى كوبيدن شديد به كار رفته و هنگامى كه به باب
تفعّل مىرود (مانند جمله بالا) به معناى ازدحام شديدى است كه سبب پهلو زدن به
يكديگر مىشود.
[2]. «هيم» جمع «هائم» به معناى شخص
يا حيوانى است كه شديد مبتلا به عطش شده، اين واژه در مورد عاشقان بىقرار نيز به
كار مىرود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 476