نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 38
به خانه زهرا
عليها السّلام، آتش زدن در خانه، اسقاط جنين آن حضرت و بردن امام را به زور به سوى
مسجد براى بيعت، حوادثى است كه نه تنها به صورت پررنگ در تاريخ شيعه آمده؛ بلكه-
همانگونه كه در پايان اين بحث خواهيم گفت- در منابع اهل سنت هم، با كمال تعجّب
صريحا ذكر شده است.
واژه «تضافر»
كه از ريشه «ضفر» (بر وزن ضعف) گرفته شده و به معناى تعاون و همكارى بر انجام چيزى
است، اشاره به اين است كه گروهى از امّت در انجام اين جرائم شركت داشتند و از آنجا
كه بسيارى با سكوتشان، اين كار را تأييد كردند، نسبت به همه امت داده شد و «هضم»
در اصل به معناى ظلم كردن و شكستن است و واژه «عهد» در اينجا به معناى زمان است و
معانى ديگرى نيز دارد.
اين احتمال
نيز داده شده است كه عهد، اشاره به پيمانهايى باشد كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه
و اله در مورد خلافت على عليه السّلام و حفظ احترام اهل بيت عليهم السّلام مخصوصا
دخترش زهرا و قرار دادن آنها در كنار قرآن به مقتضاى حديث ثقلين و امثال آن گرفته
بود؛ يعنى مدت طولانى از اين پيمانها نگذشته بود كه گروهى از امت همه را به
فراموشى سپردند و دست به جناياتى زدند كه عقل را حيران مىكند.
سرانجام امام
در آخرين سخن خود خطاب به پيامبر و بانوى اسلام، زهراى مرضيه چنين مىگويد: «درود
خدا بر شما هردو باد، درود و سلام وداع كننده؛ نه وداع ناخشنود خستهدل، اگر از
كنار قبرت باز گردم به خاطر سبب ملالت نيست، و اگر اقامت گزينم (و گريه و زارى) سر
دهم هرگز به جهت سوءظن به وعده نيك خداوند در مورد صابران و شكيبايان نمىباشد»؛
(و السّلام عليكما سلام مودّع، لا قال [1]
و لا سئم [2]، فإن أنصرف فلا عن ملالة، و إن أقم فلا عن
سوءظنّ
[1]. «قال» از ريشه «قلاء» بر وزن «سلام» به
معناى بيزار بودن گرفته شده و «قال» به كسى مىگويند كه از چيزى بيزار باشد.
[2]. «سئم» از ريشه «سئامت» بر وزن «فلاحت» به
معناى ملال و كسل شدن گرفته شده و «سئم» به كسى گفته مىشود كه چنين حالتى دارد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 38