نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 327
عميت آثارهم، و انقطعت أخبارهم، لقد رجعت فيهم أبصار العبر، و سمعت عنهم آذان
العقول، و تكلّموا من غير جهات النّطق).
در واقع امام عليه السّلام در اين عبارت به دو نكته اشاره مىفرمايد: نخست
اينكه خبر گرفتن از آنان از طرق عادى (مانند چشم گوش) نيست، بلكه از راههاى
عميقتر و قوىتر است از طريق چشم دل و گوش عقل، همچنين سخن گفتن آنها نيز با زبان
قال نيست، بلكه با زبان حال است كه آثارش بسيار عميقتر است، زيرا زبان قال ممكن
است آميخته با دروغ باشد، ولى زبان حال هيچ گاه دروغ نمىگويد.
اكنون ببينيم آنها با زبان حال چه مىگويند؟ امام عليه السّلام سخن آنها را
چنين بيان مىكند: «آنها مىگويند: چهرههاى خرم و زيباى ما زشت و پژمرده شد و
بدنهاى نرم و نازك (كه در ناز و نعمت پرورش يافته بود) بر زمين افتاد و از هم
متلاشى شد، لباس كهنگى و فرسودگى بر تن پوشيديم و تنگى قبر، سخت ما را در فشار
قرار داد. وحشت و ترس را از يكديگر به ارث بردهايم و خانههاى خاموش قبر بر ما
فروريخته است»؛ (فقالوا: كلحت [1] الوجوه النّواضر [2]، و خوت [3] الأجسام النّواعم، و لبسنا أهدام [4] البلى، و
تكاءدنا [5] ضيق
المضجع، و توارثنا الوحشة، و تهكّمت [6] علينا الرّبوع الصّموت [7]).
آرى! آنها گاه از سرنوشت بدنهايشان سخن مىگويند و گاه از جايگاهايشان.
بدنها نخست پژمرده، چهرهها در هم كشيده، سپس از هم متلاشى شده و
[1]. «كلحت» از ريشه «كلوح» بر وزن
«طلوع» به معناى چين و چروك برداشتن و چهره عبوس كردن و در هم كشيدن گرفته شده
است.
[2]. «نواضر» از ريشه «نضرة» بر وزن
«دفعة» به معناى خرمى و شادابى و شكوفايى گرفته شده است.
[3]. «خوت» از ريشه «خواء» به معناى
فروريختن و از هم متلاشى شدن است.
[4]. «اهدام» جمع «هدم» بر وزن «حرص»
به معناى لباس كهنه وصلهدار است.
[5]. «تكائدنا» از «تكائد» به معناى
مشقت بار شدن گرفته شده و ريشه آن «كآد» بر وزن «رعد» است.
[6]. «تهكمت» از «تهكّم» به معناى
سقوط در چاه و مانند آن و يا فروريختن و ويران شدن است.
[7]. «صموت» به معناى خاموش شدن و لب
فروبستن است و در عبارت بالا مصدرى است كه معناى وصفى دارد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 327