نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 289
لقد أصبح أبو محمّد بهذا المكان
غريبا! أما و اللّه لقد كنت أكره أن تكون قريش قتلى تحت بطون الكواكب! أدركت و تري
من بني عبد مناف، و أفلتتني أعيان بني جمح، لقد أتلعوا أعناقهم إلى أمر لم يكونوا
أهله فوقصوا دونه!
ترجمه
ابو محمد (طلحه) در اين مكان، غريب مانده است (و جسد بىجانش در وسط بيابان
افتاده) بدانيد به خدا قسم، من خوش نداشتم كه اجساد قريش (پيشگامان) در زير اين
آسمان بر روى زمين افتاده باشد (ولى جاهطلبى و پيمانشكنى آنها كارشان را به اينجا
رساند) من سزاى «بنى عبد مناف» را دادم (و خون شيعيانم را كه به هنگام ورود به
بصره و غارت بيت المال ريخته بودند، قصاص كردم) ولى رؤساى قبيله «بنى جمح» از دست
من گريختند، آنها به سوى امرى گردن كشيده بودند كه اهليّت آن را نداشتند و پيش از
آنكه به آن برسند گردنهايشان شكسته شد!
شرح و تفسير صحنهاى دردناك بعد از جنگ جمل
همانگونه كه گذشت، امام عليه السّلام اين سخن را هنگامى گفت كه بعد از پايان
جنگ جمل از كنار جسد طلحة بن عبد اللّه و عبد الرّحمن بن عتّاب كه غريبانه به روى
خاك افتاده بودند گذشت.
طلحة بن عبد اللّه همان طلحه، صحابى معروف پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله
است كه بعد از
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 289