responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 8  صفحه : 131

2. داستان صوفى‌گرى و پيامدهاى آن‌

از هزاران سال قبل در يونان و هندوستان افرادى معتقد بودند با رياضت و سخت گرفتن بر خويشتن در لذّات و مأكول و مشروب و ملبوس، مى‌توان به كارهاى مهم و خارق العاده‌اى دست زد و يا به مقامات معنوى رسيد، زيرا ترك لذّات را سبب قوّت و قدرت نفس مى‌دانستند.

هنگامى كه اسلام گسترش يافت اين افكار از كشورهاى ديگر به محيط اسلام نفوذ كرد و جمعى آن را با زهد اسلامى و پاره‌اى از تعليمات اسلام آميختند و افكار انحرافى و التقاطى ديگرى را بر آن افزودند كه «صوفيگرى» نتيجه نهايى آن بود.

صوفيان را در آغاز از اين جهت صوفى مى‌گفتند كه لباسهاى خشن پشمينه بر تن مى‌كردند، هر چند بعضى از صوفيان مدّعى هستند اين واژه از ريشه صفا گرفته شده (صفاى نفس)، در حالى كه اين دو واژه هيچ ارتباطى باهم ندارند؛ يكى اجوف واوى است و ديگرى ناقص واوى، همچنين كسانى كه مى‌گويند اين واژه از واژه «اصحاب الصفّه» مشتق شده نيز گرفتار همين گونه اشتباهند، زيرا «صفّه» از ريشه «صفف» (يعنى مضاعف) است و صوفى از ريشه «صوف» است، بنابراين ترديد نبايد داشت كه اين واژه به همان معناى پشمينه‌پوش است.

به هر حال اين گروه پيشوايانى براى خود به نام قطب و پير و مرشد و امثال آن برگزيدند و براى آنها كراماتى قائل شدند و بر اثر اختلافات داخلى و هواپرستى سران، به شعبه‌هاى بسيار زيادى تقسيم شدند و هر يك براى خود، آداب و رسومى داشتند. آنها با احكام دين كه با نام شريعت مى‌نامند به عنوان احكامى كه قابل توجيه و تغيير و دگرگونى است نگاه مى‌كنند و اساس را سير باطنى مى‌پندارند كه آن را طريقت مى‌نامند. به همين دليل بسيارى از گناهان را مرتكب مى‌شوند و به پيروان خود چراغ سبز براى درهم شكستن چارچوبهاى احكام شرعى نشان مى‌دهند و به تعبير ديگر: شريعت را پوست و طريقت را مغز و

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 8  صفحه : 131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست