responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 661

به اين معنا استعمال شده است و گفته‌اند: «پيامبر اكرم در آخرين ساعت عمر، مقدارى خون از حلق مباركش بيرون آمد و از دهان بيرون ريخت و طبق اين خطبه آن خون در كف دست مبارك على عليه السّلام قرار گرفت و آن حضرت به عنوان تبرّك بر صورت خود ماليد». [1]

تفسير ديگر اين‌كه نفس همان روح مقدّس انسانى است كه در قرآن مجيد بارها به آن اشاره شده است: « «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها» خداوند روح انسان‌ها را در هنگام مرگ مى‌گيرد». [2] بنابراين مفهوم جمله اين مى‌شود كه روح مقدّس و پاك پيامبر به هنگام جدا شدن از بدن بر دست على عليه السّلام قرار گرفت و آن حضرت آن را به صورت خود كشيد. [3]

ولى در اينجا جمله‌اى كه براى بسيارى از شارحان يا مترجمان مبهم مانده تعبير «أمررتها على وجهي» است؛ مى‌گويند: مگر روح چيزى است كه بتوان آن را بر صورت ماليد؟!

براى حل اين اشكال مى‌توان گفت كه «كفّ» مؤنّث است، زيرا اعضاى جفت بدن جنبه تأنيث دارد و اعضايى كه يكى بيشتر نيست مذكر شمرده مى‌شود. شاعر عرب نيز مى‌گويد:

«و كفّ خضيب زيّنت ببنانى»، بنابراين معناى جمله اين مى‌شود كه دست من با روح مقدّس پيامبر تماس گرفت. سپس دست را به عنوان تبرّك به صورت كشيدم. به اين ترتيب مشكل تفسير جمله بالا حل مى‌شود.

سپس امام به ساير مراسم پيامبر اكرم از غسل و دفن پرداخته، مى‌فرمايد: «من متصدّى غسل او بودم، در حالى كه فرشتگان مرا يارى مى‌كردند. (گويى) در و ديوار و صحن و خانه به ضجّه درآمده بودند، گروهى (از فرشتگان) به زمين مى‌آمدند و گروهى به آسمان مى‌رفتند و گوش من از صداى آنان كه آهسته بر آنان نماز مى‌خواندند، خالى‌


[1]. شرح نهج البلاغه ابن ميثم و ابن ابى الحديد و فى ظلال (ذيل خطبه مورد بحث).

[2]. زمر، آيه 42.

[3]. منهاج البراعه محقق خويى و بهج الصباغه محقق تسترى (ذيل خطبه مورد بحث).

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 661
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست