نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 656
فرمان بودم)»؛ (و لقد [1] علم المستحفظون من أصحاب محمّد- صلّى اللّه
عليه و آله و سلّم- أنّي لم أردّ على اللّه و لا على رسوله ساعة قطّ).
«مستحفظون» (به صورت صيغه اسم مفعول) اشاره به آن گروهى است كه اسرار پيامبر و تاريخ
صحيح اسلام به آنها سپرده شده بود و اين به خوبى نشان مىدهد كه تنها گروهى از
ياران آن حضرت بودند كه به دقّت و خالى از هرگونه غرض و سوء نيّت، حافظ اسرار
اسلام و حوادث تاريخى بودند و مردم آنها را به دقّت و امانت مىشناختند. در برابر
گروهى در دوران معاويه كه دين خود را به دنيا فروختند و احاديثى جعل كردند و با
فضايل على عليه السّلام به مبارزه برخاستند و حتى نقايصى را به كذب و دروغ به آن
حضرت نسبت دادند، تا دنياى خود را با اين گناهان آباد كنند.
اين جمله در عين حال اشاره به كسانى دارد كه گاهى زبان اعتراض مىگشودند،
همانگونه كه در قرآن مجيد آمده است: « «وَ
مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ
لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ» و در ميان آنها كسانى هستند كه در تقسيم غنايم به تو خرده مىگيرند. اگر از
آن غنايم سهمى به آنها داده شود راضى مىشوند و اگر داده نشود خشم مىگيرند». [2]
نيز اشاره به افراد سرشناسى مانند عمر است كه در روايات اهل سنّت نيز آمده كه
در
[1]. در اين خطبه پنج بار تعبير «و
لقد» آمده است كه هركدام براى تأكيد بر مطلب تازهاى است. بعضى از شارحان نهج
البلاغه معتقدند كه واو در اينجا واو قسم است؛ ولى بعضى از اساتيد فن ادب عربى
«واو» را مستأنفه دانسته و لام را لام جواب قسم گرفتهاند و معتقدند كه قسم، محذوف
آن است. در تقدير «و أقسم باللّه لقد ...» بوده است. در كتاب مغنى اللبيب آمده
است: مشهور اين است كه در اينگونه موارد لام، لام قسم است؛ ولى از ابو حيان نقل
مىكند كه در آيه «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ» لام را لام ابتدا دانسته كه براى تأكيد است و ممكن است قبل
از آن قسم محذوفى باشد. (مغنى اللبيب، حرف «لام»). اين احتمال نيز وجود دارد كه
اساسا اينجا قسمى در كار نباشد، بلكه «لام» و «قد» هردو براى تأكيد است و لذا غالب
مترجمان در ترجمههاى خود معناى قسم را نياوردهاند.