نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 617
افراد فاسد و مفسدى وجود داشتهاند، تا زمانى كه قدرت بر مبارزه آشكار در خود
مىديدند؛ به مبارزه ادامه مىدادند؛ ولى هنگامى كه شكست مىخوردند، لباس نفاق در
تن مىپوشيدند و به صورت جمعيّتهاى زيرزمينى درمىآمدند و اهداف شوم خود را از اين
طريق ادامه مىدادند. در ظاهر تسليم شده و اعلام وفادارى و پيوستن به تودههاى
مردم مىكردند؛ ولى در باطن اهداف شوم خود را با برنامهريزى دقيق دنبال مىكردند.
ويژگى اصلى منافقان، داشتن شخصيت دوگانه است. دوگانگى ظاهر و باطن، گفتار و
رفتار، جلسات خصوصى و عمومى و دوگانگى در همهچيز، كه شرح آن را امام امير مؤمنان
عليه السّلام در اين خطبه به صورتى بسيار دقيق بيان فرموده است.
آنها خود را اصلاحطلب مىخوانند، در حالى كه مفسدان واقعى هستند. خود را عاقل
و هوشيار و ديگران را ابله و نادان مىدانند، در حالى كه واقعا ابلهانى
شيطانصفتند.
آنها شريك دزد و دوست قافله، رفيق مردم و عامل بيگانه، غمخوار كشور و عامل
استعمارند.
آنها به هنگام بروز طوفانها و رسيدن وقت فداكارى به بهانههاى واهى و گفتن «إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ»[1] ميدان را خالى مىكنند و معمولا در اين هنگام
است كه پرده نفاق بر اثر طوفان از چهرههاى آنها كنار مىرود و شناخته مىشوند.
برخلاف آنچه گروهى از سادهانديشان اهل سنّت فكر مىكنند كه هركس پيامبر خدا
را ملاقات كرد و در خدمت او بود و سخنان او را شنيد و چشم او بر صورت پيامبر صلّى
اللّه عليه و اله افتاد، در هاله قداستى به نام «صحابى» قرار مىگيرد و صدق و
عدالت او مسلّم مىشود، برخلاف اين پندار در ميان معاصران پيامبر صلّى اللّه عليه
و اله، منافقان خطرناكى بودند كه در سوره «منافقين» و از آن آشكارتر و گستردهتر
در سوره «احزاب» و «توبه» و بعضى سورههاى ديگر قرآن با صراحت به آنها اشاره شده و
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله در مقابل آنها موضعگيرى سختى داشته است.