نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 603
دشمنان از هيچ كارى كه فكر مىكردند به شكست اسلام و پيامبر بينجامد خوددارى
نكردند؛ ولى خدا مىخواست اين نور الهى خاموش نشود و روزبهروز درخشش بيشترى پيدا
كند، لذا نقشههاى آنها را نقشبرآب كرد و آتشهايى را كه افروخته بودند، با باران
لطف و عنايتش خاموش ساخت و پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله از اين معركههاى
خطرناك پيروز و سربلند برآمد و اسلام، شرق و غرب جهان را تسخير كرد.
ولى از آنجا كه منافقان داخلى- همان كسانى كه اظهار اسلام كردند و ظاهرا به
مسلمانان پيوستند؛ ولى دلهاى آنها بوى كفر مىداد و مملوّ از عداوت بود- نيز در
اين ميان نقش مهمى داشتند و خط آنها همچنان در ميان مسلمانان و حتى در عصر امام
عليه السّلام ادامه داشت. امام در ادامه اين سخن، هشدار اكيدى به مسلمانان درباره
خط نفاق مىدهد و در بخش بعد- چنانكه خواهد آمد- اوصاف و خطرات منافقان را شرح
مىكند.
ابن ابى الحديد در اينجا نگاهى كوتاه و گذرا به مشكلات و دشواريهايى كه پيامبر
اكرم صلّى اللّه عليه و اله در دوران رسالت خود پشتسر گذاشت، افكنده، چنين
مىگويد:
«كسى كه كتب تاريخ و سيره را مطالعه
مىكند، مىداند كه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله در راه خدا چه دشواريهايى را
تحمل كرد؛ از استهزاى قريش در آغاز دعوت گرفته تا سنگسار كردن، تا آنجا كه از پشت
پاى او خون فرومىريخت و كودكان را به مخالفت و آزار او وادار مىكردند. شكمبه شتر
بر سر او مىريختند. لباس آن حضرت را بر گردنش پيچيده و مىفشردند. او را چند سال
در شعب بنى هاشم (ابو طالب) محاصره كردند. خريد و فروش با او و مسلمانان اندك آن
زمان را تحريم كردند و از ازدواج با آنان و سخن گفتن خوددارى نمودند تا آنجا كه
نزديك بود مسلمانان از گرسنگى هلاك شوند، و اگر بعضى از ارحام و علاقهمندان
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مخفيانه كمى آرد و خرما در تاريكى شب به آنها
نمىرساندند، از گرسنگى هلاك شده بودند. اصحاب و يارانش را مىگرفتند و مىزدند و
در برابر آفتاب به بند مىكشيدند و از خانه خود دور مىساختند تا آنجا كه گروهى
مجبور شدند به حبشه مهاجرت كنند و خود پيامبر صلّى اللّه عليه و اله گاهى به قبيله
ثقيف و گاهى به بنى عامر و گاه به ربيعه و
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 603