نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 501
مىگذاردند تا مسافران و رهگذران راه خود را گم نكنند و با اطمينان خاطر و
گامهاى استوار به سوى سرمنزل مقصود، پيش روند. اين هدايتكننده راه حق نيز درباره
على عليه السّلام همين موقعيت را داشت.
آنگاه به يكى از فصول مهم زندگى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله قبل از بعثت؛
يعنى داستان عبادتهاى او در غار حراء اشاره كرده، چنين مىفرمايد: «او در هرسال
مدتى را در مجاورت غار حرا به سر مىبرد (و به عبادت خدا مىپرداخت) من او را
مىديدم و كسى ديگر او را نمىديد (و از برنامه عبادت او خبر نداشت) و هنگامى كه
آن حضرت به نبوّت مبعوث شد در آن روز خانهاى كه اسلام در آن راه يافته باشد، جز
خانه پيامبر نبود كه او و خديجه در آن بودند و من نفر سوم بودم. من نور وحى و
رسالت را مىديدم و بوى نبوّت را استشمام مىكردم»؛ (و لقد كان يجاور في كلّ سنة بحراء فأراه، و لا يراه غيري. و لم يجمع بيت
واحد يومئذ في الإسلام غير رسول اللّه- صلّى اللّه عليه و آله- و خديجة و أنا
ثالثهما.
أرى نور الوحي و الرّسالة، و أشمّ ريح النّبوّة).
اين عبارت نشان مىدهد كه داستان عبادت پيامبر در غار حراء سالها تكرار مىشد،
به طورى كه امام مىفرمايد: «هرسال آن حضرت به حراء مىرفت» و نيز نشان مىدهد كه
تنها على عليه السّلام با او بود. افزون بر اين، در آغاز اسلام مدتها گذشت كه تنها
سه نفر پيرو اين آيين پاك بودند: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله خديجه و على
عليه السّلام.
در اينكه منظور از ديدن نور وحى و استشمام بوى نبوّت چيست؟ بعضى از شارحان نهج
البلاغه آن را بر جنبههاى معنوى حمل كردهاند، در حالى كه بعضى ديگر مىگويند:
مانعى ندارد كه حمل بر جنبه ظاهرى و مادى بشود؛ يعنى به هنگام وحى واقعا نورى
ساطع مىكشد كه تنها پيامبر اكرم و امير مؤمنان آن را مىديدند و بوى خوشى فضا را
عطرآگين مىكرد كه تنها به مشام اين دو بزرگوار مىرسيد و هيچ مانعى ندارد كه بعضى
از موجودات مادى را افرادى كه احساس قوىترى دارند درك كنند و ديگران درك نكنند؛
مثلا گفته مىشود: اشعه ماوراى بنفش يا مادون قرمز كه براى ما انسانها قابل ادراك
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 501