نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 496
ربيعه و مضر را درهم شكستم (و سران گردنكش آنها را به خاك نشاندم) و شما به
خوبى موقعيّت مرا از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله از نظر خويشاوندى نزديك و
منزلت و مقام ويژه مىدانيد.
او مرا در دامان خويش در حالى كه كودك (خردسالى) بودم مىنشاند و (همانند
فرزندش) مرا به سينه خود مىفشرد و در بستر خويش در كنار خود مىخوابانيد، به
گونهاى كه بدن خود را (همچون يك پدر مهربان) به بدن من مىچسبانيد و بوى خوش خود
را به مشام من مىرساند و (چون بسيار كوچك بودم و توان جويدن غذاى سخت را نداشتم)
غذا را مىجويد و در دهان من مىگذاشت.
او هرگز دروغى در گفتار من نيافت و در كردارم خطا و اشتباهى نديد.
از همان زمان كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله از شير بازگرفته شد، خداوند
بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وى را به راههاى
فضيلت و محاسن اخلاق جهانيان وادارد و من هم مانند كودكى كه به دنبال مادرش حركت
مىكند از او پيروى مىكردم. هرروز نكته تازهاى از اخلاق برجسته خود براى من
آشكار مىساخت و مرا فرمان مىداد كه به او اقتدا كنم.
او در هرسال مدتى را در مجاورت غار حرا به سر مىبرد (و به عبادت خدا
مىپرداخت) من او را مىديدم و كسى ديگر او را نمىديد (و از برنامه عبادت او خبر
نداشت و هنگامى كه آن حضرت به نبوت مبعوث شد) در آن روز خانهاى كه اسلام در آن
راه يافته باشد، جز خانه پيامبر نبود تنها او و خديجه در آن بودند و من نفر سوم
بودم. من نور وحى و رسالت را مىديدم و بوى نبوّت را استشمام مىكردم. من صداى
ناله شيطان را در آغاز نزول وحى بر آن حضرت شنيدم و گفتم اى رسول خدا اين ناله (از
كيست و براى) چيست؟ فرمود:
اين ناله شيطان است، زيرا از اينكه پيرويش كنند مأيوس شده است.
(سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به
من فرمود:) تو آنچه را من مىشنوم مىشنوى و آنچه من مىبينم مىبينى (و چشم و گوش
تو حقايق عالم غيب را درك مىكند) جز اينكه تو پيامبر نيستى؛ ولى وزير منى و در
مسير خير و سعادت قرار دارى!
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 496