نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 376
بدبختى شكستخوردگان در برابر شيطان را مجسّم مىكند: اگر از برابر لشكرش
بگريزيد و به پناهگاهى پناهنده شوند جز پناهگاه ذلت نخواهد بود و اگر مقاومت كنند
جز مرگ و نابودى سرنوشتى نخواهند داشت. مرگ آنها نيز ساده نخواهد بود، مرگى است
آميخته با لگدمال شدن مجروحان و فرورفتن نيزهها در چشمها؛ بريده شدن گلوها و خرد
شدن بينىها و سرانجام همچون شترى كه ريسمان در سوراخ بينى او كرده باشند به سوى
آتش قهر و غضب الهى كشيده مىشوند.
آنگاه امام در يك نتيجهگيرى قاطع مىفرمايد: «بدين ترتيب ابليس بزرگترين
مشكل براى دين شما و آتشافروزترين دشمن براى دنياى شماست خطرناكتر از همه
انسانهايى است كه با آنها دشمنى مىورزيد و براى درهم شكستن آنان عده و عده
گردآورى مىكنيد، بنابراين قوت و قدرت خود را در برابر او به كار گيريد و پيوند
خويش را با او قطع كنيد»؛ (فأصبح أعظم
في دينكم حرجا [1]، و
أورى [2] في
دنياكم قدحا [3] من
الّذين أصبحتم لهم مناصبين [4]، و عليهم متألّبين [5]. فاجعلوا عليه حدّكم [6]، و له جدّكم [7]).
[1]. «حرج»، بر وزن «خرج» و «حرج» بر
وزن «حرم» به معناى گرفتگى و ناراحتى و محدوديت شديد است و در اصل به معناى اجتماع
درختان درهم پيچيده است.
[2]. «اورى» از ريشه «ورى» بر وزن
«نفى» در اصل به معناى مستور ساختن است و به آتشى كه در وسايل آتشافروزى نهفته
شده و از طريق جرقه زدن بيرون مىآيد ورى گفته مىشود و در جمله بالا به معناى آتش
افروختن آمده است.
[3]. «قدح» خارج كردن آتش از آتشزنه
(چيزى مانند كبريت) است.
[4]. «مناصبين» جمع «مناصب» به معناى
كسى است كه به دشمنى برخواسته، از ريشه نصب به معناى عدوات گرفته شده است.
[5]. «متألبين» گروهى است كه اجتماع
بر انجام كارى مىكنند از ماده «ألب» بر وزن «سلب» به معناى تجمع و تحريك كردن
گرفته شده است.
[6]. «حدّ» و «حدّت» به معناى شدّت و
غضب، و در اصل به معناى تيز كردن است.
[7]. «جدّ» يعنى قطع. از آنجا كه
هرموجود با عظمتى از ديگران جدا و ممتاز مىشود پدربزرگ «جدّ»-
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 376