نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 344
مىسازد. در اين حال آنها يا نجات يافتهاى مجروحند يا مردهاى پاره پاره، يا
سر از تن جدا شده، يا غرق به خون، يا پشيمانى كه هردو دستش را به دندان مىگزد، يا
حسرتمندى كه دستها را به هم مىسايد، يا حيرتزدهاى كه سر را به روى دستها تكيه
داده (و به فكر فرورفته) يا پشيمانى كه بر اشتباهات خويش تأسف مىخورد (و خود را
شايسته سرزنش مىبيند) و يا از تصميم برگشتهاى (كه راه چاره را در برابر خويش
مسدود مىبيند. آرى!) اين در حالى است كه راه چاره بسته شده، حوادث غافلگيركننده
فرارسيده «و هنگام فرار و نجات نيست». هيهات هيهات! (در اين هنگام كار از كار
گذشته) آنچه بايد از دست برود از دست رفته، گذشتهها گذشته و دنيا همچنان به راه
خود ادامه مىدهد (و كسى از آنان ياد نمىكند) «نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين،
و نه به آنها مهلتى داده شد!».
شرح و تفسير سرنوشت دنيا و دنياپرستان
با توجه به اينكه حبّ دنيا و دلبستگى شديد به امور مادّى سرچشمه انواع گناهان
و جنايات و خلافكاريهاست و با توجّه به اينكه در عصر امام به موجب فتوحات اسلامى،
ثروت زيادى در كشور اسلام فراهم شده بود و عدّهاى غرق ناز و نعمت بودند، امام
بارها در خطبههايش مردم را از دنياپرستى نهى مىكند و با تعبيراتى كه در كلام
ديگرى، نظير آن ديده نشده است آثار زشت دنياپرستى را بر ملا مىسازد، لذا در اين
بخش از خطبه امام عليه السّلام نخست با پنج جمله كوتاه بر بىاعتبار بودن مواهب
مادى تأكيد مىكند و مىفرمايد: «حال دنيا دگرگونى (دائمى) است و گامهاى محكمش
لرزان، عزّتش ذلّت، برنامههاى جدىاش شوخى، و بلندىاش عين سقوط است»؛ (حالها انتقال، و وطأتها زلزال، و عزّها ذلّ، و جدّها هزل،
و علوها سفل [1]).
[1]. «علو» و «سفل» به معناى بلندى و
پايينى است كه گاه به ضمّ حرف اوّل و گاه به كسر آن تلفظ مىشود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 344