نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 650
شما آموختم) درهاى استدلال را به روى شما گشودم و آن چه را (از نيكىها)
نمىشناختيد به شما معرفى كردم و آن چه (بر اثر نادانى و جهل) از دهان فرو
مىريختيد براى شما گوارا ساختم. (آرى! همه گفتنىها را گفتم اما حيف كه) نابينا
نمىبيند و كسى كه در خواب فرو رفته بيدار و هشيار نيست، اما چه نزديكاند به جهل
و بىخبرى از خدا (و تعليمات الهى) آن گروه كه رهبرشان معاويه و مربى آنها پسر
نابغه (عمرو عاص) باشد.
شرح و تفسير همه گفتنىها را گفتم اما ...
امام عليه السّلام به دنبال سرزنش ياران خود به سبب ضعف و سستى نشان دادن در
برابر دستورات آن حضرت در اين بخش از خطبه سرزنشها را ادامه مىدهد و مىفرمايد:
«شما مردم عجيبى هستيد! آيا دينى
نداريد كه شما را گرد آورد؟ و يا غيرتى كه به سوى دشمن بسيج كند؟!» (للّه أنتم! أما دين يجمعكم! و لا حميّة [1] تشحذكم [2]!).
اشاره به اين كه ايستادن در برابر دشمن و دفاع از خود و آرمانهاى خويش يكى از
دو عامل را مىطلبد: يا اعتقاد به خداوند و روز جزا و وعدههاى پر ارزش او به
مجاهدان و شهيدان و يا غيرت و تعصب قومى و ميهنى؛ متأسفانه هيچ يك از آنها در شما
ديده نمىشود، دين و ايمانتان ضعيف و غيرت و تعصب شما از كار افتاده است؛ لذا
نشستهايد تا دشمن به سراغتان بيايد و بر مغزتان بكوبد و گلويتان را بگيرد.
سپس امام عليه السّلام مقايسهاى در ميان آنها و اصحاب معاويه مىكند و
مىفرمايد: «آيا شگفتآور نيست كه معاويه، جفا كاران اوباش را دعوت مىكند و آنها
بدون انتظار
[1] «حميّة» به معناى غيرت، شخصيت،
تعصّب و گاه به معناى تكبّر نيز آمده است و در اصل از ماده حمايت گرفته شده؛ زيرا
اين گونه صفات سبب حمايت از چيزى يا شخصى مىشود.
[2] «تشحذ» از ماده «شحذ» (بر وزن
قبض) به معناى تيز كردن است و گاه در مسائل معنوى مانند هوشيارى و زرنگى به كار
مىرود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 650