نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 577
است؛ مىفرمايد: «لسان العاقل وراء قلبه قلب الأحمق وراء لسانه؛ زبان عاقل در
پشت قلب اوست، در حالى كه قلب احمق در پشت زبان او قرار دارد». [1] نيز در روايت
ديگرى از آن حضرت نقل شده است: «قلب الأحمق في فيه و لسان العاقل في قلبه؛ قلب
احمق در دهان اوست و زبان عاقل در قلب اوست». [2] همه اين عبارات، يك حقيقت را دنبال مىكند كه
مؤمن و عاقل مىانديشد و مىگويد و احمق و منافق مىگويد و نمىانديشد.
پرسش: منافقان معمولا افرادى هوشيار و در كارهاى تخريبى خود داراى برنامهها و
نقشههاى دقيقاند؛ چگونه مىتوان آنها را احمق يا كسى كه «لا يدري ماذا له و
ماذا عليه؛ نمىداند كه چه چيزى به سود و چه چيز به زيان است» معرفى كرد؟! پاسخ:
با دقت در آيات مربوط به منافقان در قرآن مجيد، پاسخ اين سؤال را مىتوان دريافت و
آن اين كه گرچه منافقان در مراحل ابتدايى، داراى هوش و نقشههاى شيطنتآميزاند و
به همين دليل، خود را هوشمند و مؤمنان راستين را سفيهان مىپندارند، ولى در مرحله
نهايى سفيه واقعى آنهايند؛ قرآن مجيد مىگويد: « «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا
أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا
يَعْلَمُونَ»؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: همانند
(ديگر) مردم ايمان بياوريد، مىگويند: آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟! بدانيد
اينها همان ابلهانند؛ ولى نمىدانند». [3] بنابر اين در يك محاسبه دقيق، حماقت آنها و هوشيارى
مؤمنان روشن مىشود؛ چه آن كه خط نفاق، خواه ناخواه خود را نشان مىدهد و سبب
رسوايى دنيا و آخرت مىشود و منافقان، سرمايههاى اصلى خود را از دست مىدهند؛ بى
آن كه بهرهاى براى