responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 237

پند و اندرز حكيمانه بود كه داوود عليه السّلام آن را با صداى بسيار زيبا مى‌خواند و با اين كار هنرى، مردم و حتى طبق روايتى پرندگان و حيوانات را به سوى خود جذب مى‌كرد!).

و قارى اهل بهشت بودن اشاره به مقام اخروى اوست كه در آن جا نيز اولياء اللّه را با صداى زيبايش و مناجات پر محتوايش به لذّت قرب پروردگار و عشق و شوق به ذات پاك او مى‌رساند.

جمله «أيّكم يكفيني بيعها؛ كدام يك از شما اين را براى من مى‌فروشيد؟» شايد اشاره به اين باشد كه او مى‌خواست كسى وسيله فروش آن زنبيل‌ها شود و حق الزحمه و بهره‌اى ببرد و اگر اين مربوط به دوران قضاوت او باشد، اشاره به اين است كه قاضى مستقيما در اين گونه كارها با مردم روبه‌رو نمى‌شود تا مبادا او را بشناسند و پول بيشترى به او بدهند و انتظار حكم خلاف داشته باشند.

سپس در ادامه سخن به سراغ زندگى بسيار زاهدانه عيسى بن مريم مى‌رود و در سيزده جمله كوتاه، تمام بخش‌هاى اين زندگى زاهدانه را خلاصه مى‌كند؛ همان زندگانى عجيبى كه تصورش براى ما مشكل است؛ تا چه رسد به عمل كردن آن. مى‌فرمايد: «و اگر بخواهى (براى نمونه ديگرى از) زندگى عيسى بن مريم- كه درود خدا بر او باد- را برايت بازگو مى‌كنم؛ او سنگ را بالش خود قرار مى‌داد؛ لباس خشن مى‌پوشيد؛ غذاى ناگوار (مانند نان خشك) مى‌خورد؛ نان خورش او گرسنگى، چراغ شب‌هايش ماه، سر پناه او در زمستان مشرق و مغرب زمين بود (صبح‌ها در طرف غرب و عصرها در طرف شرق رو به آفتاب قرار مى‌گرفت) ميوه و گل او گياهانى بود كه از زمين براى چهار پايان مى‌روياند؛ نه همسرى داشت كه او را بفريبد و نه فرزندى كه (مشكلاتش) او را غمگين سازد؛ نه مالى داشت كه او را به خود مشغول دارد و نه طمعى كه خوارش كند؛ مركبش پاهايش بود و خادمش دست‌هايش!» (و إن شئت قلت في عيسى بن مريم عليه السّلام، فلقد كان يتوسّد [1] الحجر، و يلبس الخشن، و يأكل الجشب، و كان إدامه الجوع،


[1] «يتوسد» از ماده «توسد» يعنى چيزى را به صورت بالش زير سر نهادن.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 237
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست