نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 236
بسيار در مضيقه بود، ولى مهمّ اين است كه تنها به مقدار رفع ضرورت از خداى خود
تقاضا كرد و اين دليل روشنى بر زندگى زاهدانه او است.
سپس در ادامه اين بحث به سراغ زندگى زاهدانه داود عليه السّلام مىرود و چنين
مىفرمايد:
«و چنان چه بخواهى سوّمين نفر داوود-
كه درود خدا بر او باد- صاحب «مزامير» و قارى بهشتيان را به تو معرفى مىكنم؛ او
با دست خويش از ليف خرما زنبيل مىبافت و به دوستانش مىگفت كدام يك از شما حاضر
است اينها را براى من بفروشد، و از بهاى آن قرص نان جويى تهيه مىكرد و تناول
مىنمود» (و إن شئت ثلّثت بداوود- صلّى اللّه عليه و
سلّم- صاحب المزامير، و قارىء أهل الجنّة، فلقد كان يعمل سفائف [1] الخوص [2] بيده، و يقول
لجلسائه: أيّكم يكفيني بيعها! و يأكل قرص الشّعير من ثمنها).
مىدانيم كه حضرت داوود عليه السّلام در عين نبوّت از پادشاهان بزرگ بنى
اسرائيل بود و به مقتضاى آيه شريفه: « «وَ
شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ»؛ ما حكومت او را استحكام بخشيديم؛ هم دانش به او داديم و
هم مقام قضاوت». [3] حكومتى
قوى و گسترده داشت. آيا آن چه گفته شد، مربوط به دوران حكومت او بود يا بعد از آن؟
هر چه باشد دليل بر زهد فوق العاده آن حضرت مىباشد؛ به ويژه اين كه در روايات نقل
شده كه او در دوران حكومت و سلطنت خود از بيت المال استفاده نمىكرد؛ بلكه زره
مىبافت و از پول آن زندگى خود را مىگذراند.
عبارت «صاحب المزامير و قارىء أهل الجنة» اشاره به مقامات برجسته معنوى او در
دنيا و آخرت است. خداوند متعال، چنان دانش و معنويّتى به او ارزانى كرده بود كه
مزامير را انشا مىكرد (مزامير چنان كه در نكتهها ذكر خواهد شد، مجموعهاى دعاها،
مناجات و
[1] «سفائف» جمع سفيفه به معناى چيزى
است كه از برگ درخت خرما بافته شده.