نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 118
نكته قابل ملاحظه اين است كه امام عليه السّلام در تأثير منفى نور آفتاب بر
آنها به سه نكته مختلف در سه جمله اشاره فرموده: گاه مىگويد: نور آفتاب به آنها
اجازه نمىدهد راههاى خود را پيدا كنند. و گاه مىفرمايد: اشعه خورشيد مانع از آن
مىشود كه مقاصدشان را در اين راهها (مانند طعمهها و لانهها) را پيدا كنند و
گاه مىگويد: اگر آنها در مسير باشند ناگهان آفتاب طلوع كند آنها را از ادامه
سير باز مىدارد و زمينگير مىكند. در نتيجه چارهاى جز اين ندارند كه در
لانههاى تاريك پنهان شوند تا از درخشش آفتاب در امان بمانند.
به اين ترتيب، آن نور و روشنايى آفتاب عالمتاب كه به همه موجودات زنده كمك
مىكند تا راه خود را پيدا كنند و ادامه مسير دهند و به مقاصد خود برسند، براى اين
موجود استثنايى يعنى «خفاش» در تمام اين آثار جنبه منفى دارد و به عكس ظلمت و
تاريكى كه همه زندگان را خانه نشين مىكند، اين پرنده استثنايى را به جولان و حركت
باز مىدارد.
لذا در ادامه مىافزايد: «در نتيجه، به هنگام روز پلكهاى چشمانش روى هم
مىافتد، اما شب را براى خود چراغ روشنى قرار مىدهد تا بدين وسيله روزىهاى خود
را به دست آورد.
(آرى) نه تاريكى شديد شب چشمان آنها
را از ديدن باز مىدارد و نه ظلمت سختش آن از حركت آنها در شب مانع مىشود» (فهي مسدلة [1] الجفون [2] بالنّهار على حداقها [3]، و جاعلة اللّيل سراجا تستدلّ به في التماس
أرزاقها؛ فلا يردّ
[1] «مسدلة» از ماده «سدل» (بر وزن
عدل) در اصل به معناى پايين آمدن چيزى از بالاست؛ به گونهاى كه آن را بپوشاند و
در اين جا اشاره به افتادن پلكهاى خفاش به پايين است.
[2] «جفون» جمع «جفن» (بر وزن قفل) به
معناى پلك چشم است.