نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 621
أو كوقع النّار في الهشيم [1] لا يحفل [2] ما حرّق!) در اين كه
ضميرها در عبارات فوق به چه شخص و يا اشخاصى بر مىگردد، در ميان شارحان گفتگوهاى
فراوانى است. بعضى آن را اشاره به خلفاى نخستين مىدانند، و بعضى به گروهى از
صحابه كه راه خطا را پيمودند. و بعضى براى آن يك مفهوم عام قائلند، نه اشخاص
معيّن. و بعضى اشاره به «بنى اميه» مىدانند.
و احتمال اخير از همه مناسبتر است؛ زيرا آنها به وضوح دنيا را بر آخرت مقدّم
داشتند، و چشمه زلال حق را رها كرده و به لجن دنياى متعفن رو آوردند.
و بنابر اين تفسير جمله «كأنّي أنظر إلى فاسقهم»، اشاره به «عبد الملك بن
مروان» مىباشد، كه از چهرههاى بسيار كثيف «بنى اميه» بود، و جنايات زيادى را
مرتكب شد، كه خودش مستقيما متولى آن بود، و چه جنايات وحشتناكى كه به توسّط
فرماندار خونخوارش «حجّاج» انجام شد. او سيل ويرانگر و آتش سوزانى بود كه هر چيزى
را بر سر راه خود مىديد به نابودى مىكشاند. تعبير «كأنّي أنظر إلى فاسقهم؛ گويا
فاسق آنها را مىبينم ..».، نشان مىدهد كه اشاره به فردى است كه در آينده پيدا
مىشود و تطبيق آن بر گذشتگان و يا معاصران حضرت جز با تكلّف ممكن نيست.
[1] «الهشيم» از مادّه «هشم» (بر وزن
پشم) به گياهان خشكيده در هم شكسته اطلاق مىشود.
[2] «لا يحفل» از مادّه «حفول» به
معنى اعتنا كردن به چيزى گرفته شد بنابر اين «لا يحفل» يعنى اعتنا نمىكند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 621