نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 516
شرح و تفسير شما اصرار به بيعت داشتيد
امام عليه السّلام در اين بخش از خطبه، اشاره به مسأله بيعت كرده و با صراحت
مىفرمايد: من هرگز براى بيعت، به سراغ شما نيامدم، اين شما بوديد كه به سراغ من
آمديد و اصرار كرديد، مىفرمايد: «شما همچون مادرانى كه از روى شوق به فرزندان خود
روى مىآورند، به سوى من آمديد، و مىگفتيد: بيعت! بيعت! من دستم را بستم و شما آن
را گشوديد، من دست خود را عقب مىكشيدم و شما به سوى خود مىكشيديد!» (فأقبلتم إليّ إقبال العوذ [1] المطافيل [2] على أولادها، تقولون: البيعة البيعة! قبضت
كفّي فبسطتموها، و نازعتكم يدي فجاذبتموها).
امام عليه السّلام در واقع به اين حقيقت اشاره مىكند كه، شما مردم بايد
مدّعيان خونخواهى قتل عثمان كه آن را بهانهاى براى دست يابى به خلافت و حكومت
قرار دادهاند، يعنى «طلحه» و «زبير» را با من مقايسه كنيد، آنها با هر حيله و
نيرنگ بدنبال رسيدن به مقصودشان هستند ولى من از آغاز امر به شما نشان دادم كه
طالب مقام نيستم، شما بوديد كه با اصرار هر چه تمامتر مىخواستيد با من بيعت كنيد،
و اگر بيعت شما را پذيرا شدم تنها به خاطر انجام يك مسئوليت بزرگ الهى، يعنى اجراى
حق و عدالت و احياى اسلام بود.
تعبيرات امام عليه السّلام بيانگر اشتياق فوق العاده مردم به بيعت است، در عين
بى اعتنايى امام عليه السّلام نسبت به آن.
[1] «عوذ» جمع «عائذ» به معنى حيوان
يا انسانى كه تازه فرزند آورده است.
[2] «مطافيل» جمع «مطفل» (بر وزن
مسلم) به معنى انسان يا حيوانى است كه داراى فرزند است بنابر اين «عوذ» و «مطافيل»
قريب المعنى مىباشند و در اين جا جنبه تأكيد دارند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 516