نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 349
امام عليه
السّلام نامى از اين رييس لشكر نبرده ولى قراينى كه در جملههاى بالا و جملههاى
بعد مىآيد به خوبى نشان مىدهد كه اشاره به «صاحب الزنج» است همان مردى كه در سال
255 هجرى قمرى در «بصره» قيام كرد و بردگان را دور خود جمع نمود، و فتنه بسيار
عظيمى در آن جا و نقاط ديگر بوجود آورد، كه شرح آن در نكتهها خواهد آمد ان شاء
اللّه.
تعبير به «لا
يكون له غبار» و جملههاى بعد از آن به خوبى نشان مىدهد كه لشكر «صاحب الزنج»
لشكر پيادهاى بوده، چرا كه بردگان اسب و مركبى نداشتند كه بر آن سوار شوند؛ گروهى
پا برهنه و جان به لب رسيده بر ضدّ اربابان قيام كردند و از حدّ گذارندند و جنايات
عجيبى مرتكب شدند.
تعبير به
«يثيرون الأرض بأقدامهم ...» نشان مىدهد كه پاهاى آنها برهنه بود و به خاطر اين
كه يك عمر با پاى برهنه راه رفته بودند پايشان همچون پاى شتر مرغ پهن شده بود و با
اين حال چابك و تندرو بودند.
مرحوم سيّد
رضى به اين جا كه مىرسد مىگويد: «يؤمى بذلك إلى صاحب الزّنج؛
امام با اين سخن به «صاحب الزنج» اشاره مىكند».
«سپس در ادامه اين سخن امام عليه السّلام فرمود:
واى بر كوچههاى آباد و خانههاى پر زرق و برق شما! كه بالهايى همچون بالهاى
كركسان و خرطومهايى همچون خرطوم فيلها دارد! (واى بر آنها) از (فتنه) اين گروه كه
كسى بركشتگانشان گريه نمىكند و از گم شدگانشان جستجو نمىشود»
(ثمّ قال عليه السّلام: ويل لسكككم[1]
العامرة، و الدّور المزخرفة [2] الّتي لها
[1] «سكك» جمع «سكّة» (بر وزن سكه) به معنى راه
و كوچه است.
[2] «المزخرفة» به معنى اشياى زينت شده است و از
مادّه «زخرف» كه در اصل به معنى هر گونه زينت و تجمل توأم با نقش و نگار است گرفته
شده و گاه به طلا نيز گفته مىشود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 349