نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 153
و به اين نيز
قناعت نمىكرديد، بلكه «اموال خود را بدون نگهبان و بى آن كه كسى را جانشين خود در
آن قرار دهيد رها مىكرديد، هر يك از شما (از شدت وحشت) تنها به خود مىپرداخت و
به ديگرى توجّه نداشت!» (و لتركتم أموالكم لا حارس لها و
لا خالف [1] عليها، و لهمّت كلّ امرىء منكم نفسه، لا يلتفت
إلى غيرها).
اين تعبيرات،
حال كسى را مجسّم مىكند، كه گرفتار مصايب عظيمى شده، به گونهاى كه همه چيز را جز
نجات جان خويش، فراموش كرده است، سر به بيابان نهاده و پيوسته بر سر و صورت
مىزند، اشك مىريزد، و فرياد مىكشد، اموالى را كه آن همه در نظرش اهميّت داشت و
در حفظ آن همواره مىكوشيد به كلّى رها كرده و به پشت سر خويش نگاه نمىكند حتى
عزيزترين عزيزانش را به دست فراموشى سپرده است.
بعضى از
مفسّران نهج البلاغه، معتقدند: اين تعبيرات مربوط به اهوال و وحشتهاى روز قيامت
است كه در قرآن مجيد در آيات مختلف به آن اشاره شده است ولى با توجه به ذيل خطبه
كه سخن از جنايات وحشتناك «حجّاج» مىگويد و شأن ورود خطبه، كه نظر به سستى مردم
«كوفه» در جهاد با دشمن دارد، اين معنى بسيار بعيد است و ظاهر اين است كه ناظر به
سلطه «بنى اميه» و جنايات عظيم «حجّاج» و امثال او مىباشد.
و در ادامه
اين سخن امام عليه السّلام به منشأ و سرچشمه اصلى اين حوادث اشاره مىكند
مىفرمايد: «ولى (متأسفانه) تذكراتى را كه به شما داده شده بود فراموش كرديد، و از
آنچه بر حذر داشته شده بوديد، ايمن گشتيد، در نتيجه عقل شما گمراه و سرگردان شد، و
امورتان پراكنده گشت!»
[1] «خالف» به معنى جانشين از مادّه «خلوف» (بر
وزن وقوف) گرفته شده است. اين واژه به معنى افراد كثير الخلاف نيز آمده ولى در اين
جا معنى اوّل مراد است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 153