نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 137
سپس امام
عليه السّلام در ادامه تقاضاهاى خود در مورد نزول بارانهاى پر بركت چنين عرضه
مىدارد (خداوندا!) آسمانى مرطوب و پر باران، بارانى دانه درشت و پى در پى كه
قطراتش (بر اثر كثرت و شدّت) يكديگر را به پيش رانند، و از خود دور سازند»
(و أنزل علينا سماء مخضلة [1]، مدرارا
هاطلة [2]، يدافع الودق منها الودق
[3]، و يحفز [4] القطر
منها القطر).
و در توصيف
بيشتر مىافزايد: «نه رعد و برق بىباران و ابر بىثمر، و نه ابرهاى كوچك پراكنده،
و نه دانههاى ريز، همراه بادهاى سرد» (غير خلّب
[5] برقها، و لا جهام [6] عارضها، و
لا قزع [7] ربابها [8]،
و لا شفّان [9] ذهابها [10]).
[1] «مخضله» از مادّه «خضل» (بر وزن عمل) به
معنى رطوبت گرفته شده است و به عنوان كنايه از سالهاى پر باران و پر بركت بكار
مىرود.
[2] «هاطله» از مادّه «هطل» (بر وزن سطل) به
معنى سيلان گرفته شده و در مورد بارانهاى دانه درشت بكار مىرود.
[3] «ودق» به معنى دانه باران است و گاه به
ذرّات بسيار كوچك آب كه به صورت غبار هنگام نزول باران در فضا پراكنده مىشود نيز
گفته شده است و در اين جا مناسب معنى اوّل است.
[4] «يحفز» از مادّه «حفز» (بر وزن نبض) به معنى
پيش راندن به شدّت است.
[5] «خلّب» به معنى فريبنده، از مادّه «خلابه»
به معنى فريبندگى گرفته شده است و در اين جا اشاره به ابرى است كه رعد و برق از آن
ظاهر مىشود ولى نمىبارد.
[6] «جهام» به ابرى گفته مىشود كه آبى در آن
نيست (ابر پوششى) و در اصل از مادّه «جهامة» به معنى قيافه در هم كشيدن گرفته شده
است.
[7] «قزع» به هر چيز پراكنده گفته مىشود و در
اين جا منظور ابرهاى پراكنده است.
[8] «رباب» به معنى ابر سفيد رنگى است (كه باران
ندارد).
[9] «شفّان» به معنى بادهاى سرد يا هواى سرد
توأم با رطوبت است (لسان العرب و دهخدا) ريشه اصلى آن «شفون» (بر وزن فنون) به
معنى نگاه كردن با گوشه چشم يا نگاه كردن اعتراض آميز است و اطلاق اين واژه بر
بادهاى سرد شايد به خاطر آن است كه سبب ناراحتى طرف مقابل مىشود.