نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 451
الايمان) زمانى از لذّت و زرق و برق دنيا بهره برديد، و از پستان آن شير
نوشيديد، كه افسارش رها، و تنگ جهازش گشوده بود!». (فما احلولت [1] لكم
الدّنيا في لذّتها، و لا تمكّنتم من رضاع أخلافها [2] إلّا من بعد ما صادفتموها جائلا [3] خطامها [4]، قلقا [5] و ضينها) [6].
اشاره به اينكه در زمان حكومت عثمان و بعد از فتوحات اسلامى و ريخت و پاش در
بيت المال، شما به لذّات دنيا و زرق و برق آن دست يافتيد و همين امر، شما را از
خدا دور ساخت؛ حاكمان مشغول ثروت اندوزى بودند و تودههاى مردم مشغول عيش و نوش.
لذا در ادامه سخن مىافزايد: « (كار به جايى رسيد كه) حرام دنيا در نظر گروهى
همچون درخت سدر بىخار بود و حلالش دور دست و غير موجود!». (قد صار حرامها عند أقوام بمنزلة السّدر المخضود، و حلالها بعيدا غير موجود).
گروهى بر بيت المال افتاده بودند و با كمك دستياران خود آن را غارت مىكردند و
اين اموال حرام در ميان مردم گسترده مىشد.
تعبير به «ألسّدر المخضود» (درخت سدر بىخار) اشاره به اين است كه نهى
پروردگار و تحريم او همچون خارهايى است، در برابر لذّات نامشروع دنيا؛ ولى افراد
بىتقوا و لا ابالى نواهى الهى را ناديده مىگيرند و حرام نزد آنها همچون سدر
بىخار است. ارباب لغت مىگويند: درخت سدر انواعى دارد بعضى از آنها ميوه بسيار
شيرين
[1] «احلولت» يعنى شيرين شد؛ از مادّه
«حلو» به معناى شيرينى گرفته شده است.
[2] «اخلاف» جمع «خلف» (بر وزن جلف)
به معناى نوك پستان شتر است.
[3] «جائل» از مادّه «جولان» در اصل
به معناى زائل شدن چيزى از مكانش مىباشد. اين تعبير در مورد حيوانى كه مهارش را
رها مىكنند و به هر سو مىرود، اطلاق مىشود.