نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 101
آسمان را
پر كرده و در بارگاه قدس و درون حجابها و سراپردههاى مجد و عظمت، طنين انداز
است». (و بين فجوات [1] تلك الفروج زجل
[2] المسبّحين منهم في حظائر [3]
القدس، و سترات الحجب، و سرادقات [4] المجد).
ولى اين
بدان معنا نيست كه اين فرشتگان مقرّب توانستهاند به اوج معرفت پروردگار برسند؛
بلكه همانگونه كه امام عليه السّلام به دنبال اين سخن مىافزايد: «در ماوراى زلزله
و غوغاى تسبيح آنان- كه گوشها از آن كر مىشود- شعاعهاى خيره كننده نور، چشمها را
از ديدن باز مىدارد و در محدوده خود متوقف مىسازد». (و وراء ذلك الرّجيج،
[5] الّذي تستكّ، [6] منه
الأسماع سبحات، [7] نور تردع الأبصار عن بلوغها، فتقف خاسئة
[8] على حدودها).
بديهى است
مفهوم اين سخن آن نيست كه خداوند متعال، محلّى در آسمانها دارد كه با انوار فوق
العاده شديد، از هر سو احاطه شده است؛ بلكه منظور اين است كه مراكز مقدّسى در اين
جهان هستى وجود دارد كه حتّى فرشتگان از مشاهده آن
[1] «فجوات» جمع «فجوه» به معناى محلّ وسيع و
گشاده است و به معناى فراخى و گشادگى ميان دو چيز نيز آمده است و در داستان اصحاب
كهف در قرآن كريم اشاره است به محلّ وسيع غار اصحاب كهف «هُمْ
فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ».
[2] «زجل» از مادّه «زجل» (بر وزن جمع) در اصل
به معناى برداشتن و پرتاب كردن چيزى است و «زجل» (بر وزن عمل) به معناى صداى بلند
و طرب انگيز است و گاه به هر گونه صداى بلند نيز اطلاق مىشود.
[3] «حظائر» جمع «حظره» به معناى منطقه ممنوعه
است- از مادّه «حظر» (بر وزن فرض) به معناى منع است.
[4] «سرادقات» جمع «سرادق» به معناى سراپرده و
خيمه عظيم و با شكوه است.
[5] «رجيج» از مادّه «رجّ» (بر وزن حجّ) به
معناى حركت دادن شديد يا زلزله است.
[6] «تستكّ» از مادّه «سكّ» (بر وزن حكّ) در اصل
به معناى حفر كردن است و در جمله بالا اشاره به صداهاى شديدى است كه گويى گوش را
سوراخ مىكند؛ اين واژه به معناى كر شدن نيز آمده است كه در واقع لازم و ملزوم
معناى قبل است.
[7] «سبحات» جمع «سبحه» (بر وزن غنچه) به معناى
نور و عظمت است و اضافه آن به «نور» در جمله بالا اضافه بيانيّه است.
[8] «خاسئه» از مادّه «خسأ» (بر وزن مدح) به
معناى طرد كردن توأم با تحقير است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 101