نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 636
شرح و تفسير
او بود و هيچ كس نبود!
امام عليه السّلام در اين بخش، به سه وصف از اوصاف الهى اشاره مىكند.
نخست مىفرمايد: «حمد و سپاس ويژه خداوندى است كه بىآنكه ديده شود شناخته شده
است.» (الحمد للّه المعروف من غير رؤية).
آرى، او جسم نيست و زمان و مكان و جهت ندارد كه با چشم ديده شود، چرا كه جسم
بودن نشانه نقصان و نيازمند به زمان و مكان است، در حالى كه او از هر نظر كامل
است، ولى با اين حال دلائل بىشمارى در نظام جهان هستى از وجود پاك او خبر مىدهد
و آيات آفاقى و انفسى، ما را به ذات بىمثالش رهنمون مىشود. او ديده نمىشود، ولى
از هر چيز كه ديده مىشود، شناخت شدهتر است، تمام ذرّات عالم، تسبيح او مىگويند
و شاهد وجود او هستند.
در دومين توصيف مىفرمايد: «همان كسى كه در آفرينش موجودات، به انديشه و فكر
نياز ندارد.» (و الخالق من غير رويّة [1]).
كسى نياز به انديشه دارد كه چيزى بر او مجهول است و با سر پنجه فكر مىخواهد
از آن پرده بردارد، امّا براى كسى كه هيچ مجهولى براى او وجود ندارد، انديشيدن
محال است، محال.
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از تعبير «غير رويّة» اين باشد كه خلقت پروردگار مسبوق به هيچ
سابقهاى نيست، بر خلاف خلاقيّت انسانها در امور مربوط به زندگيشان كه معمولا
مسبوق به سابقه است و يا تركيبى است از مجموعه آنچه را كه ديدهاند و شنيدهاند و
آزمودهاند.
[1] «رويّه» از مادّه «رىّ» (بر وزن
حىّ) در اصل به معناى سيراب شدن است و هنگامى كه به باب «تفعيل» مىرود، به معناى
تفكّر و انديشيدن مىآيد كه نوعى سيراب شدن فكر از درك معانى است و از آنجا كه
انسان به هنگام انديشيدن، سوابق هر كار و هر چيزى را در نظر مىگيرد، ممكن است
كنايتا در امور بىسابقه نيز بكار رود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 636