نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 222
خواستند كه با «عثمان» در اين زمينه صحبت كند و از او بخواهد كه از اشتباهاتش
دست بردارد، حضرت نزد او آمد و او را نصيحت كرد و به اعمالش اعتراض فرمود و او را
از ستمكارى بر حذر داشت و از اينكه در آن سنّ و سال، زمام اختيار خود را به دست
«مروان» (و افرادى مانند او) بسپارد زنهار دارد! «عثمان» هم از امام عليه السّلام
تقاضا كرد كه از مردم بخواهد به او مهلت دهند، تا حقوق از دست رفته مردم را به
آنها بازگرداند و امام عليه السّلام با صراحت فرمود: «آنچه مربوط به مدينه است
مهلتى در آن نيست و آنچه مربوط به بيرون مدينه است، مهلتش به اندازه زمان رسيدن
دستور تو به آنهاست.» سؤال ديگر اينكه: داستان شوراى شش نفرى «عمر» كه به انتخاب
«عثمان» انجاميد، آيا يك شوراى واقعى هر چند بسيار محدود و خصوصى در ميان شش نفر
بود كه «عمر» آنها را انتخاب كرد؟ يا توطئهاى بود در لباس شورا كه «على عليه
السّلام» را با اين توطئه از خلافت كنار بگذارند و «عثمان» را به جاى آن حضرت
بنشانند؟ آنچه در مورد شأن ورود خطبه گفتيم به خوبى گواهى مىدهد كه احتمال دوّم
قويتر است. و نيز قراين روشن ديگرى داريم كه احتمال دوم را تقويت مىكند (شرح اين
مطلب را مىتوانيد در جلد اوّل اين كتاب، در شرح خطبه سوم نهج البلاغه يعنى «خطبه
شقشقيّه» از صفحه 368 به بعد بخوانيد) آرى شورايى كه به گفته «ابن ابى الحديد»
(دانشمند معروف اهل سنّت) سبب تمام فتنههايى بود كه بعد از مرگ «عمر» رخ داد و
حتّى تمام فتنههايى كه تا پايان جهان، در ميان مسلمين رخ مىدهد، از آن توطئه
زشتى سرچشمه گرفت، كه سبب روى كار آمدن «عثمان» شد و پايان بسيار دردناكى داشت و سپس
حكومت «معاويه» در شام و جنگهاى «صفّين» و «نهروان» و «جمل» و حوادث ديگر [1] ...!
[1] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد،
جلد 11، صفحه 11.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 222