نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 157
«ابوجهل» و «عتبه» و «شيبه» و «وليد»
و «اميّه» و «عقبة بن ابى معيط» نفرين كرد.» «عبداللّه مسعود» مىگويد: «چندان
نگذشت كه كشته همه آنها را در چاه بدر ديدم.» [1] 3- پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به
طائفه «مضر» نفرين كرد (قبيله «مضر» همان قبيلهاى بودند كه پيامبر را آزار فراوان
دادند) و عرضه داشت:
«أللّهمّ اشدد وطأتك على مضر و اجعلها
عليهم كسني يوسف
، خداوندا! مجازاتت را بر قبيله مضر شدّت بخش و سالهايى همچون سالهاى قحط زمان
يوسف عليه السّلام بر آنها قرار ده!» [2] نفرين پيامبر درباره آنها تحقّق يافت و خشكسالى و قحطى
آنها را فراگرفت. بعد از مدّتى مردى از آن قبيله آمد و وضع پريشان آن قبيله را
براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نقل كرد و استمداد نمود.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را بخشيد و براى آنها دعاى باران كرد و
باران فراوانى باريد. [3] 4- در حديث ديگرى آمده است كه: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از محلّى
عبور مىكرد به «عمرو بن عاص» و «وليد بن عقبه» برخورد كرد كه مشغول شرب خمر و غنا
بودند و شعرى را كه در آن ابراز خوشحالى از شهادت «حمزة بن عبد المطلّب» شده بود
مىخواندند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بر آنها نفرين كرد و عرضه داشت:
«اللّهمّ العنهما و اركسهما في الفتنة
ركسا و دعّهما فى النّار دعّا
، خداوندا! آن دو را لعنت كن و با سر، در اعماق فتنه فرو بر و در آتش دوزخ
بيفكن!» [4] 5- در
حديث معروفى مىخوانيم كه: پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در روز جنگ «بدر
كبرا» مشتى سنگريزه برداشت و به سوى لشكر قريش پاشيد و گفت:
«شاهت الوجوه
، چهره شما زشت باد!» چيزى نگذشت كه بادهاى شديدى به سوى لشكر قريش