نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 137
البكار [1]
العمدة، [2] و
الثّياب المتداعية! [3] كلّما حيصت [4] من
جانب تهتّكت من آخر.
تشبيهات بالا، از تشبيهاتى است بسيار ظريف و دقيق و پرمعنا، كه امام عليه
السّلام درباره اهل كوفه و گروهى از مردم عراق، بيان فرموده، تاريخ نشان مىدهد كه
بعد از جنگ «صفّين» و مشكلاتى كه بر اثر نادانى و نافرمانى گروهى از سربازان امام
عليه السّلام به بار آمد، حالت سستى و ضعف و زبونى و بىتفاوتى در برابر سرنوشت
اجتماعى، به آنها دست داد.
آنها افرادى عافيتطلب و كوته فكر بودند، يا قدرت بر تحليل مسايل اجتماعى
نداشتند و يا اگر داشتند براى اينكه خود را به زحمت نيندازند، بىتفاوت از كنار آن
مىگذشتند. حملات غافلگيرانه و غارتگرانه لشكريان شام، كه پى در پى به مرزهاى عراق
مىشد و گاه تا عمق زيادى نفوذ مىكرد آنها را بيدار نكرد و از فاجعه بزرگى كه در
پيش داشتند، آگاهشان نساخت و اگر گروهى آگاه شدند، با بىتفاوتى از كنار آن
گذشتند.
امام عليه السّلام در تشبيه اوّل، آنها را به شترانى تشبيه مىكند كه تازه
آماده باربرى شدهاند و احيانا پشت و كوهانشان مجروح شده است. روشن است كه همه
شتران در آغاز كار چنيناند و بايد اين دوران را تحمّل كنند، تا پشتشان محكم و دست
و پايشان، ورزيده شود.
[1] «بكار» جمع «بكر» (بر وزن مكر) از
مادّه «بكور» در اصل به معناى خارج شدن در صبحگاهان است.
سپس اين واژه به شتر جوان و تازه كار اطلاق شده است، توجّه داشته باشيد كه
«بكر» (بر وزن فكر) در مورد انسانها به كار مىرود و جمع آن «ابكار» است و «بكر»
(بر وزن مكر) در مورد شتر ماده به كار مىرود و جمع آن «بكار» است.
[2] «عمده» از مادّه «عمد» (بر وزن
حمد) به معناى برپاداشتن چيزى به وسيله ستون است. اين واژه به هنگامى كه كوهان شتر
ورم مىكند و بلند مىشود، بر او اطلاق مىگردد.
[3] «متداعيه» از مادّه «دعوت» است.
اين واژه به امور يا اشخاصى گفته مىشود كه يكديگر را دعوت به چيزى مىكنند و از
آنجا كه پارچه كهنه هر گوشهاى كه از آن پاره مىشود، گويى گوشه ديگر را به مثل
خود دعوت مىكند به آن «متداعيه» گفته مىشود.
[4] «حيصت» از مادّه «حوص» بر وزن
(حوض) به معناى دوختن است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 137