نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 538
مخصوص خداوندى است كه نعمتش هرگز پايان نمىپذيرد، و بخششهاى او را جبران
نتوان كرد!» (و الحمد للّه غير مفقود الإنعام، و لا
مكافإ الإفضال) [1].
جمله اول در واقع اشاره به اين نكته است كه نعمت پروردگار در يك يا چند چيز
خلاصه نمىشود، بلكه سر تا پاى ما را در تمام عمر فرا گرفته است، و جمله دوم ناظر
به اين حقيقت است كه بندگان هرگز توانايى جبران نعمتهاى الهى را ندارند، چرا كه
اوّلا او نيازى ندارد تا كسى بتواند نعمتش را جبران كند، و ثانيا توانايى بر شكر و
ثناى او خود احسان و نعمت ديگرى است از سوى پروردگار چرا كه شكر سبب فزونى نعمت
مىگردد، همان گونه كه در مناجاتهاى معروف امام على بن الحسين عليه السّلام
مىخوانيم: «فكيف لي بتحصيل الشّكر؟ و شكري ايّاك يفتقر الى شكر! فكلّما قلت لك
الحمد، وجب علىّ لذلك ان اقول لك الحمد، چگونه مىتوانم شكر تو را كنم حال آن كه
توفيق بر شكرگزارى من نسبت به ذات مقدس تو نياز به شكر ديگرى دارد! پس هر زمان
بگويم «لك الحمد» بر من واجب مىشود كه به خاطر اين موفقيت نيز بگويم «لك الحمد»!
(به اين ترتيب هر چه به سوى شكر تو گام بر مىدارم مديون نعمتهاى بيشترى مىشوم). [2] بنا بر اين
نهايت شكر ما آن است كه در پيشگاه پروردگار اظهار عجز كنيم.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام آمده است كه خداوند به موسى عليه السّلام
وحى فرستاد، اى موسى! حقّ شكر مرا ادا كن، عرض كرد پروردگارا! چگونه حق شكر تو را
ادا كنم، در حالى كه هر شكرى به جا آورم مشمول نعمت تازهاى مىشوم؟! خطاب آمد اى
موسى اكنون حقّ شكر مرا ادا كردى، چرا كه مىدانى اين توفيق نيز از من است!» [3]
بنده همان به كه ز تقصير خويش
عذر به درگاه خدا آورد
ور نه سزاوار خداونديش
كس نتواند كه بجا آورد
[1] «افضال» به معنى احسان و نيكى
كردن است، از ماده فضل.