responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 424

شرح و تفسير

با ضعيفانى مثل شما نمى‌توان در مقابل دشمن ايستاد!

امام در اين فراز كه دنباله سرزنشها و ملامتهائى است كه به مردم كوفه فرمود و از سستى و ضعف و زبونى و پراكندگى آنان در مقابل حركت حساب شده ايذايى دشمن سخت آنها را نكوهش كرد، چنين مى‌افزايد: «من شما را به يارى برادرانتان (اشاره به مالك بن كعب و ياران او است كه در سرزمين «عين التمر» مورد تهاجم غارتگران شام قرار گرفت) دعوت كردم، ولى شما همانند شترى كه از درد سينه مى‌نالد، آه و ناله سر داديد و همانند حيوان لاغرى كه پشتش زخم باشد، كندى كرديد! دَعَوْتُكُمْ إِلَى نَصْرِ إِخْوَانِكُمْ فَجَرْجَرْتُمْ جَرْجَرَةَ الْجَمَلِ الْأَسَرِّ، وَ تَثَاقَلْتُمْ تَثَاقُلَ النِّضْوِ الْأَدْبَرِ.

اشاره به اين كه هم در سخن اظهار ناتوانى كرديد و هم در عمل كارى كرديد كه مايه سر شكستگى شما در دنيا و آخرت بود و دشمن زخم خورده را در برابر شما جسور ساخت و ضايعات انسانى و مالى شما را افزون كرد.

تشبيه آنها به حيوانات بيمار، ممكن است اشاره به ضعف فكرى و ناتوانى در تصميم گيرى آنها باشد.

زيرا انسان عاقل هرگز به دشمن خود اجازه نمى‌دهد كه اين گونه جسورانه به كشورش حمله كند و به هر جا مايل باشد، بدون هيچ گونه مانع و رادع قابل ملاحظه‌اى ضربه وارد كند.

حضرت در آخرين جمله اين خطبه، اشاره به گروه اندكى مى‌فرمايد كه دعوتش را لبيك گفتند، ولى در عين حال چنان ترس و وحشتى آنها را فرا گرفته بود كه در چهره‌هايشان نمايان بود، مى‌فرمايد: «سپس گروه اندكى به سوى من آمدند، گروهى مضطرب و وحشت زده و ناتوان كه گويى آنها را به سوى مرگ مى‌برند در حالى كه آن را با چشم خود نظاره مى‌كنند، «ثمّ خرج إليّ منكم جنيد متذائب ضعيف‌ «كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ»».

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 424
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست