نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 394
منعكس است كه يك نمونه روشن آن خطبه شقشقيه بود كه در پايان آن، امام عليه
السّلام با صراحت مىفرمايد: «من طالب خلافت و حكومت بر شما نبودم، آنچه مرا وادار
به پذيرش مىكند، پيمانى است كه خداوند از علماى هر امّتى گرفته كه در برابر
شكمبارگى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سكوت نكنند و به يارى گروه نخست قيام كنند و
با گروه دوم به مبارزه بپردازند، «و ما أخذ اللّه على العلماء أن لا يقارّوا على
كظّة ظالم و لا سغب مظلوم».
در آخرين وصاياى امام عليه السّلام در بستر شهادت نيز به فرزندانش تأكيد
مىكند كه همواره، دشمن ظالمان و ياور مظلومان باشند، (كونا للظّالم خصما و
للمظلوم عونا) [1].
سراسر زندگى امام عليه السّلام و حوادث جالبى كه در حيات آن حضرت واقع شد،
نشان مىدهد كه در عمل نيز هميشه به اين اصل اساسى وفادار بود و لحظهاى در انجام
دادن آن كوتاهى نفرمود.
در خطبه ديگرى از نهج البلاغه همين معنا با تعبير داغ و پر جوش ديگرى آمده است
مىفرمايد: «و أيم اللّه! لانصفنّ المظلوم من ظالمه و لاقودنّ الظّالم بخزامته
حتّى أورده منهل الحقّ و إن كان كارها، [2] به خدا سوگند! داد مظلوم را از ظالم مىگيرم و افسار ظالم
را مىكشم تا وى را به آبشخور حق وارد سازم، هر چند كراهت داشته باشد.
اساسا، اين يك اصل مهم اسلامى است كه در قرآن مجيد بر آن تأكيد شده است و با صراحت،
به مؤمنان دستور مىدهد كه براى نجات مظلومان به پا خيزند و حتى اگر لازم باشد،
دست به اسلحه ببرند و با ظالمان پيكار كنند».