نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 339
دون أن أعطي ذلك ضرب بالمشرفيّة تطير منه فراش [1] الهام، و تطيح [2]السّواعد و الأقدام، و يفعل اللّه بعد ذلك
ما يشاء.» در اين كه مخاطب «أنت»، كيست؟ دو احتمال داده
شده است: نخست اين كه منظور يك انسان كلّى و به تعبير ديگر، فرد فرد لشكر ضعيف و
ناتوان كوفه است.
ديگر اين كه منظور، اشعث بن قيس منافق است كه در اينجا به امير مؤمنان على
عليه السّلام پيشنهاد تسليم شدن در برابر دشمن را داد، همانند تسليم شدن عثمان در
برابر مجاهدان مصر.
حضرت روى به او كرد و فرمود: تو در مقابل دشمن تسليم شو، ولى من هرگز چنين
نخواهم كرد و چنان تكيه بر قدرت و قوّت خويش مىكنم كه دشمن در حيرت فرو رود.
در واقع على عليه السّلام بعد از آن كه از وضع آنها مأيوس مىشود، حساب خود را
از آنان جدا مىكند، مىفرمايد كه اگر شما تصميم بر تسليم در برابر دشمن خونخوار
گرفتهايد، من هرگز با شما همراه نخواهم بود و يك تنه با آنان مىجنگم تا قضاى
الهى فرا رسد.
شما وظيفهاى داريد و من وظيفهاى و خداوند هم مشيّتى دارد كه حساب هر يك از
ديگرى جدا است.
اگر شما به وظيفه خود عمل نكنيد و تن به ذلّت و تسليم و مرگ ناشرافتمندانه
بدهيد و كشور اسلام را به ويرانى بكشيد و ظالمان خونآشام را بر جان و مال و ناموس
مسلمانان مسلّط سازيد و نه تنها نسل امروز كه نسل آينده را نيز به تباهى بكشانيد،
من يك تنه به پا مىخيزم و وظيفه خودم را در اين ميان انجام مىدهم و شهادت و مرگ
پر افتخار را بر هر چيز مقدّم مىشمارم و تمام قدرت خود را به كار
[1] «فراش» جمع «فراشه» به معناى
«استخوانهاى نازك، يا خصوص استخوانهاى پيشانى (و سر) است و «هام» جمع «هامه» به
معناى سر است و گاهى به ريش و بزرگ قبيله نيز اطلاق مىشود.
[2] «تطيح»، از مادّه «ط و ح» به
معناى «هلاك شدن و نابود گشتن يا مشرف بر هلاك شدن» است، و از آنجا كه جدا شدن دست
و پا، مايه نابودى آنها مىشود، در جمله بالا، بر اين معنا اطلاق شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 339