responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 307

به سوى كفر باشد.

در رواياتى كه از پيغمبر اكرم نقل شده، مى‌خوانيم كه آن حضرت به على عليه السّلام فرمود: «يا علىّ! حربك حربى و سلمك سلمى، جنگ با تو مانند جنگ با من است و صلح با تو مانند صلح با من است» [1].

مطابق اين بيان، كسانى كه با آن حضرت در ميدان‌هاى جنگ جمل و صفين و نهروان به مقابله برخاستند از اسلام بيرون رفتند، زيرا بى‌شك كسانى كه با پيامبر به مقابله برخاستند كافر بودند.

در اينجا ممكن است اين سؤال پيش آيد كه اگر چنين است، مى‌بايست لشكر پيروزمند على عليه السّلام در جمل، مخالفان را به اسارت گرفته باشد و اموالشان جزء غنائم جنگى گردد، در حالى كه امام هرگز با آنها اين معامله را نكرد؟

در پاسخ گفته‌اند كه امام حق داشت چنين كارى را بكند، ولى روى ملاحظاتى، از قبيل ملاحظه شرائط زمان و مكان، از اين كار صرف نظر كرد.

اضافه بر اين لزومى ندارد كه همه كفّار احكامشان يكسان باشد و ممكن است اين گروه از مسلمانان كه بر امام زمانشان خروج مى‌كنند و كافر مى‌شوند، از حكم اسارت و گرفتن اموال‌شان به عنوان غنائم جنگى، مستثنا باشند.

در بعضى از روايات آمده است كه مروان بن حكم مى‌گويد: هنگامى كه على عليه السّلام ما را در بصره شكست داد، اموال مردم را به آنها باز گرداند. هر كس اقامه بيّنه و


[1] اين روايت را ابن مغازلى شافعى، در كتاب مناقب امير المؤمنين و ابن ابى الحديد، در شرح نهج البلاغه، و محقق كركى، در نفحات اللاهوت آورده‌اند: احقاق الحق، جلد 6، صفحه 440.

جالب توجه اين كه «ابن ابى الحديد» در شرح نامه 65 نهج البلاغه، مى‌گويد: فرض كنيم كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم على را به جانشينى خود- آن چنان كه شيعه مى‌گويد- تعيين نكرده باشد، ولى آيا معاويه و غير او از صحابه نمى‌دانستند كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هزار بار در باره على عليه السّلام فرمود: «انا حرب لمن حاربت و سلم لمن سالمت، من با هر كسى كه تو بجنگى در جنگم و با هر كس كه صلح كنى در صلحم»، يا فرمود: «اللّهمّ! عاد من عاداه و وال من والاه، خداوند! آن كس كه او را دشمن بدارد، دشمن بدار و آن كس كه او را دوست بدارد دوست بدار!»، و يا اين كه فرمود: «انت مع الحقّ و الحقّ معك، تو با حقى و حق با تو است.» و مانند اين كلمات، آيا سزاوار نبود معاويه در اين گونه كلمات پيامبر بينديشد و از خدا بترسد؟ (شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 18، صفحه 24).

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 307
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست