نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 161
و القرّ تفرّون، فأنتم- و اللّه- من السّيف أفرّ! گويى ميدان جنگ بايد در فصل بهار باشد، آن هم در ميان دشتهاى پر از گل و
مرغزارها، همراه پرندگان خواننده و چشمهسارها و نسيم لطيف و روح افزا! آن گاه
سربازان بنشينند و دشمنان را با اشاره چشم و ابرو بر خاك بيندازند! اين بىخبران،
تاريخ اسلام را كه زمان چندانى از آن نگذشته بود، به كلّى، فراموش كرده بودند كه
ياران پيامبر فاصله ميان مدينه و ميدان تبوك را در آن گرماى سوزان تابستان بيابان
حجاز با پاى برهنه روى سنگهاى تفتيده از تابش آفتاب، با نداشتن آب و آذوقه كافى
پيمودند و در جنگهاى ديگر نيز سختترين ناملايمات را تحمّل كردند و مانند شير
ژيان، بر دشمن حمله كردند! اگر آنها مىخواستند مانند كوفيان سست عنصر، ملاحظه
سرما و گرما كنند، هرگز درخت تنومند اسلام بارور نمىشد و به ثمر نمىنشست. نه
تنها در اسلام بلكه در هيچ نقطهاى از دنيا، سربازان سست و ناز پرورده و ترسو و
پراكنده پيروز نشدند، بلكه هميشه، ذليل و حقير و شكست خورده بودند.
در واقع سخن آنها، شباهت زيادى با سخن كفّار و منافقان داشت كه مىگفتند:
«لا تَنْفِرُوا فِي
الْحَرِّ»، «در گرماى تابستان (به سوى ميدان جهاد) حركت
نكنيد!» كه قرآن، در پاسخ آنها مىگويد:
«قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ»، بگو:
آتش دوزخ از اين گرمتر است، اگر مىدانستند. [1] در واقع، كوفيان كه با اين گونه اظهارات واهى،
از جهاد با دشمن خونخوار و سنگدل، طفره مىرفتند، گرفتار نوعى نفاق بودند، نفاقى
كه از ضعف ايمان آنها به مبانى اسلام و پيشوايشان، امير مؤمنان على عليه السّلام
سرچشمه مىگرفت.
به هر حال، مجاهدان واقعى كه در صحنههاى نبرد مىجنگند و مىجوشند و
مىخروشند و پيروز مىشوند، كسانى هستند كه نه به مشكلات آب و هوا مىانديشند و نه
به مشكلات مسير راه و ميدان نبرد. بى شك، اگر دشمن، احساس