responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 15  صفحه : 570

شرح و تفسير پسر شوم زبير!

مطابق آنچه در تاريخ طبرى آمده اين گفتار پرمعنا را امام عليه السلام زمانى فرمود كه در جنگ جمل دو لشكر در مقابل هم قرار گرفتند. على عليه السلام بر اسب سوار شد و زبير را صدا زد و او در مقابل امام عليه السلام ايستاد. حضرت فرمود: چه چيز تو را به اين‌جا آورده؟ گفت: تو سبب شدى زيرا من براى تو اهليت خلافت قائل نيستم و تو اولى‌ از مانمى‌باشى. على عليه السلام فرمود: آيا من بعد از عثمان شايسته خلافت نيستم؟ ما تو را از طائفه بنى عبد المطلب (از طائفه خودمان) مى‌دانستيم تا اين‌كه فرزند بد تو به وجود آمد و بين ما و تو جدايى افكند. [1]

سپس امام عليه السلام سخنانى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درباره خودش و زبير نقل كرد و زبير از خواب غفلت بيدار شد و از جنگ كناره‌گيرى كرد. وى بعداً به‌وسيله ابن جرموز كشته شد و امام عليه السلام از قتل او ناراحت گشت.

ولى بنا بر گفته شيخ مفيد اين سخن را امام عليه السلام بعد از قتل زبير بيان فرمود و مانعى ندارد امام عليه السلام آن را در دو حالت بيان فرموده باشد. [2]

به هر حال امام عليه السلام در اين گفتار پرمعناى خود مى‌فرمايد: «زبير همواره از ما اهل‌بيت (و از ياران خاص ما) بود تا آن‌كه فرزند شومش عبداللَّه نشو و نمو كرد


[1]. تاريخ طبرى، ج 3، ص 519.

[2]. جمل، ص 389.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 15  صفحه : 570
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست