responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 746

همه بايد مراقب خويش باشند، چراكه خطرهايى از ناحيه زبان و نيت‌هاى باطن، همه را تهديد مى‌كند و گاه ممكن است صحنه‌هاى هوس‌آلود، هدايا و سخنان تملق‌آميز، انسان را بلغزاند و آثار اعمال او را از ميان ببرد.

در تواريخ آمده است كه «خالد بن معمر» از ياران با استقامت على عليه السلام بود؛ اما يك جمله معاويه او را دگرگون ساخت و آن اين‌كه در صفين، «خالد» صدا زد:

چه كسى آماده شهادت است و حاضر است جان خود را به خداوند بفروشد؟

هفت هزار نفر با او بيعت كردند به اين شرط كه دست از نبرد برندارند تا وارد خيمه معاويه شوند. آن‌ها جنگ عظيمى كردند حتى غلاف شمشير را شكستند (اشاره به اين‌كه اين شمشير نبايد در نيام رود). هنگامى كه به نزديك خيمه معاويه رسيدند او فرار كرد و به بعضى از خيمه‌هاى لشكر پناه برد و كسى را نزد خالد فرستاد و گفت: تو پيروزى، اگر ادامه ندهى من حكومت خراسان را به تو وا مى‌گذارم. در اين هنگام طمع بر خالد مسلط شد و كار خود را ناقص رها كرد و بعد از آن‌كه معاويه مسلط بر عراق شد و مردم با او بيعت كردند، حكومت خراسان را به «خالد» داد؛ ولى عجيب اين‌كه پيش از آن‌كه «خالد» به مركز حكومت خود برسد از دنيا رفت. [1]

از قديم گفته‌اند: هدايا چشم دانشمندان را كور مى‌كند و عقل عاقلان را مى‌گيرد.

نيز گفته‌اند: هنگامى كه هديه از در وارد مى‌شود حق از پنجره خارج مى‌گردد.

***


[1]. صفين نصر بن مزاحم، ص 306 (مطابق نقل شرح نهج‌البلاغه علامه شوشترى، ج 8، ص 216)

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 746
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست