. مىدانيم
كه در ماجراى جنگ جمل، مردم به سه گروه تقسيم شدند: گروه اوّل، مؤمنان آگاه بودند
كه دست به دامان اميرمؤمنان على عليه السلام زدند و بر بيعتى كه با او كرده بودند
ثابتقدم ماندند و به فرمان آن حضرت براى خاموش كردن آتش فتنه «طلحه» و «زبير» به
بصره آمدند. گروه دوم، فريبخوردگانى بودند كه به تحريك «طلحه»، «زبير»، «عايشه» و
«معاويه» بيعت خود را شكستند و يا هرگز بيعت نكردند و در مقابل آن حضرت ايستادند.
گروه كوچكى نيز بودند كه بىطرفى را برگزيدند و به گمان باطل، به احتياط عمل
كردند؛ نه به صفوف ياران على عليه السلام پيوستند و نه دنبال «طلحه» و «زبير» به
راه افتادند كه از جمله آنها «سعد بن ابى وقاص» و «عبداللَّه بن عمر» بودند.
در كلام مورد
بحث به نام «حارث بن حوط» كه شخص سرشناسى نبود برخورد مىكنيم كه خدمت امام عليه
السلام رسيد و اظهار داشت كه من باور نمىكنم لشكر جمل گمراه بودهاند. امام عليه
السلام با گفتار حكيمانه خود درسى به او و افراد همفكرش داد و فرمود: سرچشمه
اشتباه تو اين است كه به زيردست خود نگاه كردهاى؛ يعنى به افراد فرومايه و نادان
و بىسروپا، به پيمانشكنان و فتنهانگيزان؛ و به بالاى سرت- كه اشاره به خود آن
حضرت و مهاجران و انصارى است كه در ركاب آن حضرت بودند- نگاه نكردى. اگر اينگونه
مىنگريستى هرگز در بىطرفى توأم با سرگردانى نمىماندى و راه صحيح را برمىگزيدى.
سپس امام
عليه السلام به اصلى كلى و مهم اشاره كرده فرمود: راه صحيح اين است كه اول حق را
بشناسى و آن را معيار قرار دهى. هركس به سراغ آن آمد آن را خوب بدانى، خواه از
افراد برجسته باشد يا از افراد ناشناخته. همچنين باطل را خوب بشناسى و بر اساس آن
طرفداران باطل را شناسايى كنى، خواه از افراد برجسته
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 228