نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 216
بعد از فتح
مكه واقع شد. در عين حال چون مشركان در نقاط مختلف مخفى شده بودند و كمين كرده
بودند و ناگهان بر لشكر اسلام تاختند، بسيارى از مسلمانان فرار كردند هنگامى كه
رسول اكرم صلى الله عليه و آله اين صحنه را ديد، به عباس كه صداى رسايى داشت
فرمود: مردم را صدا بزن و عهد و پيمان و بيعتى را كه من بر آنها دارم به يادشان
بياور. عباس با صداى بلند همه را صدا زد. شب بود و همه جا ظلمانى و دشمنان از
درهها و كمينگاهها با شمشير و سلاحهاى ديگر به مسلمانان حمله مىكردند. ناگهان
صورت رسول اكرم صلى الله عليه و آله مانند قرص ماه درخشيدن گرفت و شخصاً مسلمانان
را صدا زد كه عهد و پيمانى را كه با خدا بستيد چه شد؟ همگى پيام پيامبر صلى الله
عليه و آله را شنيدند و به سوى او حركت كردند و با دشمن پيكار نمودند و پيروز
شدند. [1]
علامه مجلسى
رحمه الله در جلد شانزدهم بحارالانوار
در بحث شجاعت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اين حديث را از على عليه السلام نقل
مىكند:
«لَقَدْ رَأَيْتُنِي يَوْمَ بَدْرٍ وَنَحْنُ
نَلُوذُ بِالنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله وَهُوَ أَقْرَبُنَا إِلَى الْعَدُوِّ
وَكَانَ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ يَوْمَئِذٍ بَأْساً؛
من در روز
جنگ بدر شاهد و ناظر بودم كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله پناه مىبرديم و او
از همه ما به دشمن نزديكتر و از برجستهترين جنگجويان در آن روز بود».
[2]
ابن
ابىالحديد در شرح نهجالبلاغه خود از «واقدى» نقل مىكند كه در روز
احد هنگامى كه آن صدمات را بر وجود پيامبر صلى الله عليه و آله وارد كردند على
عليه السلام فرمود:
آن حضرت صلى
الله عليه و آله حتى يك وجب از برابر دشمنان عقبنشينى نكرد و در اين حال، گاه
گروهى از يارانش به سوى او مىآمدند و گاه پراكنده مىشدند (اما او همچون كوه
ايستاده بود)». [3]