نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 112
گفت: دروغ
نيست و واقعيت دارد. امام عليه السلام او را به برائت از حول و قوه الهى اگر دروغگو
باشد قسم داد. او همين سوگند را ياد كرد و هنوز گفتارش تمام نشده بود كه فلج شد و
مانند قطعه گوشتى بىجان به روى زمين افتاد! پاى او را گرفتند و كشانكشان از مجلس
بيرون بردند و امام صادق عليه السلام از اين توطئه رهايى يافت.
[1]
در رخداد
ديگرى مىخوانيم كه منصور دوانيقى به امام صادق عليه السلام عرض كرد:
يكى از ياران
شما به نام «معلى بن خنيس» مردم را به سوى شما فرا مىخواند و (براى خروج كردن)
اموالى ذخيره مىكند. امام عليه السلام فرمود: به خدا سوگند چنين چيزى نبوده است.
منصور گفت: من كسى را كه چنين خبرى داده نزد شما حاضر مىكنم. و سپس آن مرد را
حاضر كرد. امام عليه السلام رو به آن فرد كرده فرمود: قسم مىخورى؟ عرض كرد: آرى؛
سپس گفت: «وَاللَّهِ الَّذى لا إلهَ إلّاهُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ
الرَّحْمانِ الرَّحيمِ كه او اين كار را كرده است». امام عليه السلام فرمود: تو
خداوند را با اوصاف جلالش مىستايى و او به همين سبب تو را مجازات نمىكند.
(كه تو اين سخن را گفتهاى)» آن مرد اينگونه
قسم خورد. هنوز كلامش تمام نشده بود كه بر زمين افتاد و مرد. منصور گفت: بعد از
اين، كلام هيچ سخنچينى را درباره تو نخواهم پذيرفت. [2]
نكته سوگند
به برائت از خداوند و پيامبر صلى الله عليه و آله
مرحوم صاحب
جواهر در كتاب «الأيْمان»
مسئلهاى آورده كه حاصلش اين است: سوگند به برائت از خداوند سبحان و پيامبر اسلام
صلى الله عليه و آله نهتنها منعقد
[1]. شرح نهجالبلاغه ابن ميثم بحرانى، ج 5، ص
368. مرحوم علامه شوشترى نيز آن را در شرح نهجالبلاغه خود از كتاب الفصول المهمة
نقل كرده است