نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 274
آوردند و به پيغمبر اكرم در مدينه ملحق شدند و انصار كسانى بودند كه از آنها
حمايت كردند، ولى هنگامى كه مكه فتح شد و آن منطقه از حجاز يكپارچه در اختيار
پيغمبر قرار گرفت ديگر هجرت مفهومى نداشت، از اين رو پيغمبر اكرم فرمود:
جالب اينكه در روز فتح مكه برادر معاويه به نام «يزيد بن ابوسفيان» و جماعتى
در گوشهاى از مكه تصميم بر مقاومت در برابر لشكر اسلام گرفتند.
پيامبر گروهى را فرستاد و آنها را در هم شكست و برادر معاويه اسير شد. خود
معاويه نيز جزء طُلَقا بود.
افزون بر اين ابوسفيان نيز در روز فتح مكه همانند اسيرى همراه عباس عموى
پيغمبر به خدمت حضرت رسيد و اسلام را ظاهرا پذيرفت و پيامبر او را عملا آزاد ساخت.
اين موضوع با نسخه ديگرى كه از نهجالبلاغه در دست است كه به جاى «أخُوكَ» واژه
«أبُوكَ» آمده سازگار است. [2]
به هر حال نه معاويه و نه پدر و برادرش جزء مهاجران بودند و نه اطرافيان او
بلكه آنها بقاياى دوران كفر و بتپرستى محسوب مىشدند اين در حالى بود كه گرداگرد
على عليه السلام گروه عظيمى از مهاجران و انصار مشاهده مىشدند.
مرحوم مغنيّه در شرح نهجالبلاغه خود مىنويسد كه در اطراف معاويه كسى از مهاجران نبود و از
انصار فقط دو نفر بودند كه طمع در دنيا، آنها را به پيروى از معاويه كشانده بود در
حالى كه همراه امام عليه السلام نهصد نفر از انصار و هشتصد نفر از مهاجران بودند؛
لشكر معاويه را بنىاميّه و گروهى از منافقانى كه همراه ابوسفيان با رسول خدا
جنگيدند تشكيل مىداد (ولى اصحاب على عليه السلام مجاهدان راستين
[1]. اين حديث در كافى از امام صادق
عليه السلام از رسول اللَّه صلى الله عليه و آله نقل شده است. (اصول كافى، ج 5، ص،
443، ح 5) و در كتب اهل سنّت نيز در كتاب استيعاب، ج 2، ص 720 و صحيح بخارى، ج 3،
ص 210 آمده است
[2]. علّامه شوشترى در شرح
نهجالبلاغه خود، ج 4، ص 260 اين نسخه را ترجيح داده است
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 274