نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 36
حمله مىكرد
و از سويى ديگر به عمرو بن عاص به سبب خوش خدمتىهايش قول داده بود كه اگر زمام
تمام حكومت اسلامى به دست او افتد مصر را در اختيار عمرو بگذارد و براى رسيدن به
اين هدف آن دو هر كارى را كه مىتوانستند انجام مىدادند.
امام عليه
السلام احساس كرد محمد بن ابىبكر كه والى آن حضرت بر مصر بود گر چه مرد امينى است
ولى فردى از او قوىتر و با تجربهتر لازم است تا در برابر توطئههاى معاويه
بايستد، لذا مالك اشتر را براى اين امر برگزيد و عهدنامه معروف خود را براى او
نوشت.
هنگامى كه
معاويه باخبر شد مالك به سوى مصر مىرود نگران گشت و توطئهاى چيد تا مالك را قبل
از رسيدن به مصر از ميان بردارد. به يكى از جاسوسان خود كه از علاقهمندان به آل
عمرو بود مأموريت داد، به هر صورتى كه ممكن است مالك را مسموم سازد. او نزد مالك
آمد و خود را از علاقهمندان و دوستان صميمى اهل بيت و شيعيان على عليه السلام
قلمداد كرد و از فضايل آن حضرت و بنى هاشم مطالب زيادى گفت تا آنجا كه مالك باور
كرد او واقعاً از دوستان اهلبيت است در اين هنگام غذاى مسمومى را به عنوان هديه
براى مالك برد (و معروف اين است كه عسلى را با سم مهلكى آغشته كرد) هنگامى كه مالك
از آن تناول نمود شديدا مسموم شد و پيش از رسيدن به مصر در همان جا كه منطقه
قُلزُم بود به شهادت رسيد.
هنگامى كه
داستان نصب مالك به عنوان والى مصر به جاى محمد بن ابىبكر به گوش محمد رسيد
ناراحت شد. امام عليه السلام نامه فوق را به او نوشت و از او رفع نگرانى كرد و او
را در پست خود ابقا فرمود. [1]
بنابراين
محتواى نامه رفع نگرانى محمد بن ابىبكر از جانشين كردن مالك